سلام دوستان عزیزم شب تون بخیر نیست مشکل اگر از پیش نظر جان برود مشکل آن ‌است که جان‌باشد و جانان برود من و آن سبزه ی خط،وآن لب جان بخش نگار خصر گو در طلب چشمه ی حیوان برود حاصلی کز غم عشق تو به دامان دارم سیل اشکی است که از دیده به دامان برود دل من بردی و رفتی و خیال تو بماند تا مگر در شب هجران تو با جان برود ملک الشعرای بهار