اخم کن زیباترین! لبخند می‌خواهم چه کار با کلام تلخ تو من قند می‌خواهم چه کار! کنج زندان هم کنارت بهتر از آزادی است باز کن آغوش خود را بند می‌خواهم چه کار ساده باور می کنم این بار می مانی عزیز گرچه بد عهدی ولی سوگند می‌خواهم چه کار از وفاداری نگو وقتی به فکر رفتنی بی تعهد تر نشو پابند می‌خواهم چه کار حال با من باش و دم از وعده ی فردا نزن... یک هزار و سیصد و هرچند! می‌خواهم چه کار بی سرانجامم ولی با تو همین هم محشر است خانه و آینده و فرزند می‌خواهم چه کار دلبری با اخم و با لبخند در هر حالتی اخم کن زیباترین! لبخند می‌خواهم چه کار