چرا باید منتظر امام باشیم و به دنبال او بگردیم؟ خب، تو مبگویی امام غایب است، حالا، نه، نه. فرض کن پسر خود را همراه بسوی امام می‌بری، اما پسرت گم شده است. در زیارت در مکه یا کربلا، چطور می‌توانی انتظار داشته باشی پسرت به سراغت بیاید؟ چطور دنبال پسرت می‌گردی یا شبیه او را می‌جویی؟ مثل اینکه برای پیدا کردن امام در جستجوی او بگردی، و خودت و مادرت به سر خودت بکوبی. مادرت لباسش را پاره کند و صورتش را خراش بدهد. برو، پسرم را گم کرده‌ام و هیچ خیابانی را بدون جستجو نمی‌گذاری. خیلی آموزنده است، والله، بچه‌ها، اگر پسرت گم شد، تو به جستجو ادامه می‌دهی و به سر خودت می‌کوبی، چون اگر او را دوست داری، باید ضربه بزنی. پسرم گم شده، ای مردم، آیا بچه‌ای مثل او را ندیدی، به دنبال او می‌روی و هیچ چیزی نمی‌خوری و نمی‌نوشی. اگر تنها بچه‌ات را داشته باشی، حالا امام‌های ما چقدرند؟ ما چطور در جستجوی امام می‌گردیم، مثل زمانی که بچه‌مان گم شده باشد. اگر بچه‌ات گم شد، باید دنبال او بروی، نه؟ نه، گم شدن بچه یعنی اینکه دنبال او بگردی، مثل اینکه همسر خودت گم شود. نه، نمی‌توانی بگویی من امام را دوست دارم. خب، وقتی امام می‌آید، رحم به ما می‌آورد، اما ما باید به چه شکل با او ملاقات کنیم؟ با غضب، با کارهای ناپسند، با زنا، فساد، گناهان کبیره، با هر چیزی که دست ما را به آن آلوده کرده است.. و بعد می‌گوییم ما منتظر امام هستیم. خیر، انتظار امام یعنی امر به معروف و نهی از منکر. یعنی زیارت حسین علیه‌السلام، گریه بر او، رفتار خوب با خانواده، همسر، و بچه‌ها. رفتار نیکو با همه افراد، همینطور که در اسلام به ما آموزش داده‌اند. منادی ظهور