نیاز مسکن شهر وابسته به نرخ رشد جمعیت است ، نه سود سازندگان! با آمار غیر رسمی در شهر ما حدود یک میلیون نفر جمعیت ساکن هستند. رشد جمعیت سالانه هم حدود ۱ درصد تخمین زده می شود. بر اساس بُعد خانوار متوسط کشور، حدود ۳۱۲ هزار خانوار این یک میلیون جمعیت را تشکیل می دهند. اگر رشد جمعیت یک درصد باشد، باید سالانه حدود ۳هزار واحد مسکونی به این منطقه افزوده شود. این افزایش شامل طرح‌های ملی مسکن و طرح های نوسازی شهرها و احداث جدید در چهارچوب پروانه شهرداری ها می شود. اگر دولت هیچ مسکنی در این شهر نسازد، و همین رویه احداث بنا با مجوز شهرداری ها طی شود، به طور متوسط سالانه حدود ۸۰۰۰ واحد مسکونی فقط توسط سازندگان ساخته می شود که حدود ۶۰۰۰ واحد مسکونی جدید به ذخیره مسکونی تحمیل می کند. چرا تحمیل؟ از این جهت که: سالانه ۳۰۰۰ واحد مازاد است و جمعیت پذیری سربار کلانشهر را به عهده می گیرد. سالانه حدود ۳۰ باب مدرسه نیاز است سالانه حدود ۱۰ هکتار فضای سبز، حدود یک هکتار فضای ورزشی، حدود ۳۰۰۰ متر مربع فضای فرهنگی، حدود ۲۰۰۰ پارکینگ مهمان، حدود ۳۰ تخت بیمارستانی و ... فقط برای سالهای اولیه نیاز خواهیم داشت. لذا سیاست ساخت خانه برای پیشرفت یک سیاست غیر علمی و سودجویانه برای سازندگان و مدیریت شهری است که به دلایل ذکر شده هرگز منافع و حقوق عمومی در آن لحاظ نشده است . ساخت مسکن باکیفیت(اغلب خانه های احداثی از کیفیت خانه مطلوب برخوردار نیستند) در حد رشد جمعیت نیاز اساسی شهر است اما مسکن مازاد نه تنها خدمت به پیشرفت و تمدن نیست، بلکه آسیبهای جدی به بخش شهرنشینی، فرهنگ و هویت و اقتصاد و تولید می زند که پس از کمتر از یک دهه بازخوردهای سهمگین آن در جامعه ملموس و تنش زا خواهد بود. حالا بیشتر از پیش الزام دستگاههای اجرایی متولی ساخت مسکن شهرها و روستاها به هماهنگی در توسعه بخش مسکن احساس می شود و بخش زیادی از معضلات کنونی، نبود نگاه کارشناسی بر مبنای واقعیت و فقدان مدیریت یکپارچه علمی در بخش ساخت مسکن است. 🆔@Ofogheslamshahr