از داستان طالوت و جالوت یکی از داستانهای درس آموز قرآن، قصه نبرد طالوت و جالوت است که در هفت آیه از سوره مبارکه بقره به آن پرداخته شده است. خلاصه داستان پس از این که در یکی از جنگ ها بنی اسرائیل مغلوب دشمن شد و در نتیجه آن ها از خانه و کاشانه شان بیرون رانده شده و فرزندان آنها به اسیری رفت، خداوند پیامبری به نام اشموئیل را برای هدایت آن قوم فرستاد، آنها که از ذلت و در به دری حاصل از شکست، خسته شده بودند، گِرد آن پیامبر جمع شده و از او خواستند که زندگی آنها را سر و سامان دهد و بویژه این که برای آنها فرماندهی تعیین کند تا آنها تحت فرمان او با دشمنان بجنگند! آن پیامبر که از سستی و ضعف اراده بنی اسرائیل آگاه بود به مردم گفت: آیا شما به راستی این آمادگی را دارید که اگر من کسی را به فرماندهی برگزینم تحت فرمان او مردانه بجنگید؟! آنها به پیامبر خود گفتند: چگونه تن به جنگ ندهیم، در حالی که به ما ظلم شده و از خانه و کاشانه خود رانده شده ایم؟ حضرت اشموئیل، جوانی به نام طالوت را که از قضا چوپان فقیری بود و هیچ شهرت و معروفیتی نداشت، ولی در عوض فرد بسیار لایق و کاردانی بوده و از لحاظ جسمی و کاردانی نیز بر دیگران برتری داشت را برای آنها برگزید. آنها علی رغم قولی که به پیامبر داده بودند، ولی در وقت عمل بسیاری از آنها به بهانه های واهی از جنگ سر باز زدند و گفتند: طالوت قدرت مالی ندارد و ما از او برای فرماندهی شایسته تریم! پیامبرشان در پاسخ به آنها گفت: خدا او را برای این کار برگزیده است و او را از لحاظ جسمانی و علم و دانش فزونی داده است و یک نشانه برای شایستگی او این است که به زودی تابوت عهد یا همان صندوق مقدسی را که یادگارهای موسی و هارون را دارد و مایه آرامش شماست به شما باز می گرداند. این تابوت مقدس را دشمنان بنی اسرائیل از آن ها گرفته بودند، همانگونه که پیامبر وعده داده بود، طالوت صندوق عهد را با آنها برگرداند و آنها به فرماندهی او گردن نهادند. طالوت به جمع آوری نیرو پرداخت و آن ها را سازماندهی کرد و برای جنگ با دشمنان آماده ساخت، سپس با سپاه خود به سوی دشمن حرکت کرد، در بین راه، سپاهیان تشنه شدند، طالوت با آنها گفت: به زودی به نهر آبی خواهیم رسید ولی شما حق ندارید بیش از یک مشت از آن آب بخورید! او بدین گونه میخواست فرمانبرداری و استقامت و قدرت اراده لشگر را آزمایش کند، وقتی آنها به نهر آبی رسیدند بجز اندکی، همگی از آن آب سیر نوشیدند، بدینگونه ضعف اراده خود را به نمایش گذاشتند، طالوت آن اکثریتی را که از فرمان او سرپیچی کرده بودند را رها کرد و با گروه اندکی به راه خود ادامه داد، وقتی آنها با سپاه بزرگ دشمن روبرو شدند، بعضی از آن ها به طالوت گفتند: ما قدرت رویارویی با این سپاه عظیم را نداریم، ولی بعضی از آنها گفتند: با همین تعداد اندک با آنها می جنگیم، در آن جنگ فرمانده سپاه دشمن را شخصی به نام جالوت بر عهده داشت، او میان دو لشکر آمد و باصدای بلند مبارز طلبید، نوجوانی به نام داود که بعدها به پیامبری رسید، در لشکر طالوت بود، او جالوت را هدف قرار داد و با قلاب سنگ، سنگی به طرف جالوت پرتاب کرد، سنگ به پیشانی جالوت خورد و او در جا کشت شد، با کشته شدن او وحشت فراوانی میان سپاهیان دشمن به وجود آمد و در نهایت آن لشکر بزرگ شکست خورده و بنی اسرائیل پیروز میدان جنگ شد. نکات اخلاقی سیاسی این قصه قرآنی: ۱. بر اساس سیره عملی و توصیه انبیاء الهی، در زمان انتخابات باید به دنبال اصلح باشیم نه صالح مقبول! اگر چه آن اصلح چوپان ناشناسی باشد. ۲. کسانی که شکم های خود را از آنچه از آن نهی شده پرکنند از خط مقاومت و جهاد خارج می شوند، چه آن چیز نهی شده آب رودخانه ای باشد، یا شام و ناهار تبلیغاتی شبه ناک، لذا قرآن می فرماید پس انسان باید به خوراک خود نیک بنگرد سوره (عبس / ۲۴ ) ۳. اگر فرد یا گروهی به خدا تکیه کنند و صبر و تقوا داشته باشند به مدد الهی بر دشمنان پیروز می شوند اگرچه تعداد آنها کم و نفرات دشمن بسیار باشد. ۴. افراد اصلحی که برگزیده می شوند برای همراه کردن ملت با طرح های کلان خود، باید شایستگی و توانمندی خود را عرصه یا عرصه هایی اثبات کرده باشند. ۵. بر اساس سنت الهی حق ماندنیست و باطل رفتنی، بنابراین بر اساس این سنت الهی، نظام آمریکا همچون کشتی تایتانیک غرق و رژیم صهیونیستی نابود خواهد شد. ان شاء الله ✍حجت الاسلام والمسلمین علی ارجمند عین الدین/ مدرس حوزه و دانشگاه 💠 کانال امید صادق https://eitaa.com/joinchat/2061434900Cc21bea41cb