هیئت اُمِّاَبیـھٰ🍃
+ وسط خیابون زانو زده بود و روی سرش یه سبد پر از بطری های آب، داد میزد؛ "اشرب الماء و لعن حرمله" و همین یه جمله کافی بود برای پر پر شدن قلبم...