🌀 داستان شهربانو نمونه‌ای از متضمن بودگی (بخش نخست) 🔹 یکی از گونه‌های ارتباط بینامتنی که هم در حوزه‌ی ساختار و هم در حوزه‌ی عناصر با آن مواجهیم چیزی است که به آن (Embedment) می‌گویند. هرچند اگر اين واژه را به متضمن بودگی ترجمه کنیم معنای دقیق و کامل این اصطلاح را نمی‌رساند، اما به هر حال ناچاریم از این تعبیر استفاده کنیم؛ Embedment یعنی چیزی را داخل چیزی خواباندن و شرایطی را فراهم کردن برای اينکه از انظار پنهان بماند. اين پنهان شدگی ممکن است کاملاً عمدی باشد و ممکن است در حالتی ناخودآگاه صورت گرفته باشد؛ به عبارت دیگر یعنی یک نوع پس زنی ناخودآگاه به این اعتبار که احساس می‌کنیم چیزی نمی‌تواند به وضوح ارائه شود. 🔹 متضمن بودگی از گونه‌های روابط بینامتنی است که می‌تواند در حوزه‌ی گزارش‌های تاریخی و متون تاریخی وجود داشته باشد و انواع مختلفی نیز دارد. اما در اینجا مقصود، بیشتر اغراض و اهدافی است که در این بین ممکن است اعمال شود؛ به تعبیری چه کسانی با چه منظوری ممکن است از فرایند متضمن بودگی استفاده کنند یا در ارتباط‌های بینامتنی که در متون تاریخی وجود دارد کجاها ممکن است این امر به صورت غیر عمدی استفاده شود؟ 🔹 به این مضمون که چرا ممکن است یک گزارش تاریخی از یک متن به متن دیگر به صورت متضمن بودگی راه یابد؟ به چه دلیل در حالی که وجود دارد ممکن است کمرنگ و از دید پنهان شود؟ انواع علت‌هایی که برای پنهان شدگی می‌تواند وجود داشته باشد به مسئله‌ی مقبولیت برمی‌گردد؛ مثلا اگر یک نفر بخواهد یک تفکر سُنی را در یک متن تاریخی شیعی وارد کند. 🔹 در تاریخ تشیع مثال‌هایی هست که هم جنبه‌ی مقبولیت مذهبی دارند و هم جنبه‌ی مقبولیت ملّی. به دلیل این که در طول تاریخ تا حد زیادی ارتباط نزدیکی برقرار شده بین ایرانی بودن و شیعی بودن ما. البته منظور از ایران به معنای اعم تاریخی آن(ایران فرهنگی) است و مرزهای جغرافیایی که اکنون وجود دارد مد نظر نیست. به همین دلیل در عراق، آذربایجان و افغانستان هم که تشیع داریم معنای وسیع آن مورد نظر ماست. این ارتباط خود به خود می‌توانسته در بحث متضمن بودگی اثرات خود را بگذارد. 🔹 به عنوان مثال به داستان شهربانو به عنوان دختر یزدگرد سوم، اسیر گرفته شدن او و بعد انتخاب ایشان به عنوان همسر امام حسین(ع) و بعد متولد شدن حضرت زین‌العابدین(ع) می‌پردازيم. تا آنجایی که به عرب مربوط می‌شود، امام حسین(ع) از طرفی فرزند پیامبر(ص) هستند و از طرف دیگر که به ایرانی‌ها مربوط می‌شود، همسر شهربانو است و حداقل از امام زین‌العابدین(ع) به بعد امامان با ما ایرانی‌ها فامیل می‌شوند. 🔹 این را هم عرض کنم که هر کدام از موارد متضمن بودگی که بخواهید در تاریخ روی آن دست بگذارید به هر حال کمی ناراحت کننده است؛ چون خصوصیت آن این است و چیزی است که قرار بوده لای چیزی پیچیده شود و ما الان لفافه‌ی آن را باز می‌کنيم و کمی دردناک است و اساساً نمی‌توان نمونه‌ی خنثایی برای طرح نمونه در این مورد پیدا کرد. 🔹 اگر این مسئله را بتوانیم به عنوان یک مثال مطرح کنیم، کاملاً می‌تواند یک نوع متضمن بودگی با انگیز‌ی ملی باشد؛ یعنی به هر حال این به عنوان یک گزارش تاریخی در ماجرای شرح حال امام حسین(ع) و امام زین‌العابدین(ع) نقل می‌شود. موضوعی است که کاملاً در منابع تاریخی ما وجود دارد -به عبارتی نفوذ کرده- و نقش بسیار مهمی نیز دارد. 🔹 بخش عمده‌ای از این واقعه نیز مکالمه‌ای است که بین امیرالمؤمنین(ع) و شهربانو در صف اسرا صورت می‌گیرد و بعد اين انگاره و اندیشه‌ی مطرح شدن شهریانو و انتخاب او توسط حضرت برای همسری امام حسین(ع) می‌تواند در رده‌ی اخبار مربوط به ائمه(ع) به صورت متضمن بودگی قرار گیرد و آنجا بتواند در زمان لازم آن اثر را داشته باشد. یعنی کسی که به عنوان یک شیعه‌ی ایرانی این داستان را می‌خواند دقیقاً آن احساس خویشاوندی را پیدا می‌کند و بسیار خوشحال می‌شود که ما با ائمه‌(ع) فامیل شدیم. این نمونه‌ای از همان مأموریت و مطلوبیتی است که به دنبالش می‌گردیم. 🔹 چرا این موضوع باید در اینجا خوابانده شود؟ دلیل آن واضح است؛ برای اینکه اثر دارد و در زمان خودش اثرش را خواهد گذاشت. این اثر مستقیماً مذهبی نیست بلکه اثری ملی است. برای شیعه با اصول, عقاید و افکار مذهبی‌ای که دارد اصلاً اهمیت ندارد که مادر امام زین‌العابدین(ع) یک کنیز حبشی باشد یا دختر یزد گرد سوم. امامان دیگری بودند که مادرشان کنیز بودند مگر در ارادت ما نسبت به آنان خللی وارد شده است؟ اساساً مگر سؤال می‌کنيم که مادر امام رضا(ع) آزاد بوده یا کنیز قریشی بوده یا تمیمی يا هر قومیت دیگر؟ تا وقتی به عنوان یک شیعه به مسئله نگاه می‌کنیم این مسائل برای ما مهم نیست. 🌀 منبع: کتاب نقد متن، صص ١١٣ و ١١۶-١١٧ 🆔 @OstadPakatchi