🍃🌹داشتم از کوچه پس کوچه‌های قم می‌رفتم که پیرمرد کفاشی را دیدم مشغول قرائت قرآنه. 🍃🌻دختر ده ساله‌ام این صحنه را فیلم گرفت. بعدش مثل اینکه دلش برای این پیرمرد سوخته باشه گفت: 🍃💖خدایا پول زیادی به این آقا بده! 🍃🌹بهش گفتم: فکر نمی‌کنی به جای دعا داری نفرینش می‌کنی؟ 🍃🌻گفت چطور؟ 🍃🌹گفتم خب اگه زیاد پولدار بشه، به نظرت می‌تونه اینجور با خیال راحت یه لقمه نون حلال دربیاره و قرآن بخونه؟ 🍃🌻گفت خدایا لااقل یه ماشین عالی بهش بده! 🍃🌹گفتم اونم همینجور. اونوقت دغدغه بنزین و روغن و کارواش و جریمه و بیمه پیدا می کنه و.... 🍃🌻دخترم گفت انگار راست میگید،!! 🍃💝خدایا عاشقانه نگاش کن ! 🍃💖گفتم: این دعای خوبیه😊 🔹 پی نوشت 🍃🌻سلمان فارسی هنگام وفات گریه می‌کرد. وقتی علت را پرسیدند درحالی که از مال دنیا تنها یک زیرانداز و چند ظرف سفالی داشت، گفت: یاد حدیث پیامبر افتادم که فرمود: 🍃🌹«نجا المخفون و هلک المثقلون»؛ سبک باران نجات یافتند و سنگین باران هلاک شدند. (بحار ج۲۲، ص۳۸۱)