✨﷽✨ مردى از مسلمين مدينه به شخصى مقروض شد، و نتوانست قرض خود را ادا كند، از طرفى طلبكار اصرار داشت كه او قرضش را بپردازد. آن مرد براى چاره جوئى به حضور امام حسين (علیه السلام) آمد، هنوز سخنى نگفته بود، امام حسين (علیه السلام) دريافت كه او را براى حاجتى آمده است (براى اينكه آبروى او حفظ شود)به او فرمود:آبروى خود را از سؤال روياروى نگهدار، نياز خود را در نامه اى بنويس ، كه به خواست خدا آنچه تو را شاد كند به تو خواهم داد. او در نامه اى نوشت :اى ابا عبداللّه فلانكس پانصد دينار از من طلب دارد و اصرار دارد كه طلبش را بگيرد، لطفا با او صحبت كن كه تا وقتى كه پولدار شوم ، به من مهلت دهد. امام حسين (علیه السلام) پس از خواندن نامه او، به منزل خود رفت و كيسه اى محتوى هزار دينار آورد و به او داد و فرمود: با پانصد دينار اين پول ، بدهكارى خود را بپرداز، و با پانصد دينار ديگر، به زندگى خود سروسامان بده ، و جز در نزد سه نفر به هيچكس حاجت خود را مگو: 1- دين دار، كه دين نگهبان او است. 2- جوانمرد كه به خاطر جوانمردى حيا مى كند. 3- صاحب اصالت خانوادگى ، كه مى داند تو به خاطر نيازت ، دوست ندارى آب روى خود را از دست بدهى ، او شخصيت تو را حفظ مى كند و حاجتت را روا می سازد. منبع📚: داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ━ ⃟ ⃟ ━ @PHarzanegan ━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ در عضو شوید👆