جنگ سودان بر سر چیست؟
🔺تحولات قاره آفریقا را باید در بستر یک رقابت بزرگ تر میان کنشگران مهم جهان تحلیل کرد.
رقابت های امنیتی، فرهنگی و سیاسی قدرت ها بستر جدیدی را در آفریقا رقم زد، غربی یا شرقی شدن کشورهای مهم این قاره مساله اساسی است.
🔹سودان هم مثل اوکراین قربانی بی تدبیری جریان های سیاسی داخلی این کشور و همچنین مداخلات خارجی شد.
🔹معمولا کودتاها، شورش ها و جنگ های داخلی نشانه های حتمی از دخالت قدرت های خارجی در کشورها است و سودان هم از این قاعده مستثنی نیست.
🔹قبل از همه چیز باید مشخص شود که چرا سودان برای قدرت ها اهمیت دارد؟
🔹سودان به عنوان یک کشور بزرگ و ریشه دار آفریقایی که همواره نقش بسیار مهمی در تحولات جهان اسلام داشته یک تهدید برای صهیونیسم و آمریکا تلقی شد.
🔹سودان پاشنه اصلی برای نفوذ بازیگران خارجی در قاره سیاه است این کشور صرف نظر از انبوه معادن و منابع از گستره جغرافیایی بزرگ در کرانه دریای سرخ برخوردار است.
سودان نقش مهمی در تسلیح کشورهای عربی از جمله مصر در جنگ اعراب با صهیونیست ها و کمک نظامی به گروهای فلسطینی داشت.
🔹تجزیه سودان جنوبی از شمالی و جداسازی این منطقه با ذخایر بزرگ نفتی اولین قدم برای نفوذ صهیونیسم و آمریکا در آفریقا برای مهار کنشگران فعال این قاره از جمله مصر شکل گرفت.
🔹سودان شمالی بزرگ و یکپارچه با دولت مقتدر مزاحم منافع بلند مدت محور غربی در سودان جنوبی و آفریقا و حوزه دریای سرخ است و به زعم غربی ها این خلاء میتواند فرصت های زیادی را برای محور شرقی یعنی روسیه و ایران برای افزایش نفوذ خود در دریای سرخ خلق کند.
🔹محور غربی بازی چندگانه ای را در سودان دنبال میکند، امنیت استخراج منابع در سودان جنوبی و انتقال آن به دریای سرخ از طریق سودان شمالی، روی کار آمدن دولت غرب گرا برای مهار نفوذ ایران، روسیه چین در سودان که الان عبدالفتاح برهان این برنامه را در پیش گرفت، مهار مصر با ابزارهای امنیتی و مناقشات بر سر رود نیل به عنوان یکی از کلیدی ترین کشورهای جهان اسلام و در نهایت پیش برد صلح إبراهيم در کشورهای آفریقایی و مقابله با نفوذ ایران در اریتره از مهم ترین برنامه های محور غربی در سودان است.
🔹با توجه به شکل گیری آرایش سیاسی جدید میان کشورهای عربی و اسلامی با ایران(هم ایران و هم اعراب از نفوذ قابل توجهی در آفریقا برخوردار اند) و افزایش همکاری های محور عربی با چین و روسیه باید دید می توان آثار این قرابت تاریخی را در آفریقا ببینیم یانه(همان طور که توافقات کشورهای عربی و ایران آثار خود را در عراق و سوریه و یمن و لبنان گذاشته و خواهد گذاشت).
🔹گفتن این نکته مهم است که توافق تاریخی ایران و اعراب صلح إبراهيمی اسرائیل و کشورهای عربی و ناتوی عربی که قرار بود شکل بگیرد را به حاشیه راند و اسرائیل را متحمل ضربه مهمی کرد.
🔹نقش چین و روسیه که بخشی از حوزه منافع خود در خاورمیانه را در توافق ایران و اعراب تعریف کردند نیز قابل توجه است. این دو کشور بخصوص روسیه در تحولات سودان و روی کار آمدن عبدالفتاح برهان متضرر شدند.
🔹ساده اندیشی است که خیلی زود کشورهای عربی را در محور شرق تعریف کنیم اما باتوجه به روابط جدید آن ها با چین و ایران می توان تایید کرد هر دو طرف(ایران و عربستان) فهم مشترکی از تحولات منطقه پیدا کردند، اینکه حد و اندازه این درک مشترک به چه میزان است و تا چه حد می تواند موثر باشد نیاز به زمان دارد.