فرهنگ | هم‌زیستی حق‌الناس مغازه‌دار ‌محلی | هر روز صبح زود ماشین سمندش را در پیاده‌رو پارک می‌کند و مردم مجبور می‌شوند از گوشه‌ی خیابان رد شوند! سوپرمارکتی محلی ‌| نصف بیش‌تر اجناس مغازه‌اش را بیرون چیده و راه را برای رفت‌وآمد سخت نموده است! کارمند اداره‌ای | وسط ساعت کاری یا صبحانه میل می‌کند و یا به ناهار و نماز می‌رود و یا هم‌زمان با مراجعه‌ی ارباب‌رجوع، کانال‌های تلگرام و اینستاگرامش را چک می‌کند! بساز و بفروشی | تا چشم صاحبان آپارتمان را دور می‌بیند لوله‌ها و کابینت‌ها را از جنس چینی نامرغوب می‌زند در حالی که پولش را پیش‌تر برای جنس مرغوب گرفته است! کارمند بانکی | از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره می‌زند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد و کارش را راه بیاندازد! استاد دانشگاهی | هر جلسه بیست دقیقه دیرتر می‌آید و قبل از اتمام ساعت، کلاس را تمام می‌کند؛ بدتر این‌که مقالات پژوهشی دانشجویان را به‌نام خود چاپ می‌کند! دانشجویی | پول می‌دهد و تحقیق و پایان‌نامه را کپی‌شده می‌خرد و تحویل دانشگاه می‌دهد تا صاحب مدرک شود! پزشکی | بیمار را در بیمارستان درمان نمی‌کند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به هم‌کار دیگر خود پاس می‌دهد تا بیمار با جیب خالی از درمانگاه خارج شود! همه‌ی این‌ها شب وقتی به خانه می‌آیند و هنگامی که تلگرام را باز می‌کنند از فساد، رانت، بی‌عدالتی، تبعیض و گرانی سخن می‌گویند و در اینستاگرام پست‌های روشن‌فکری را لایک می‌کنند! همه در ستایش از نظم و قانون‌مداری در اروپا و آمریکا یک خاطره‌ای دارند اما وقتی که نوبت به خودشان می‌رسد آن می‌کنند که خود می‌خواهند! جامعه با من و تو ما می‌شود قبل‌ازدیگران‌به‌خودمان‌برسیم کانال پدافند | سوم