«أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ» آیا مردم را به نیکى فرمان مى ‏دهید و خود را فراموش مى‏ کنید، با اینکه شما کتاب خدارا مى‏ خوانید؟آیاهیچ‏نمى‏اندیشید؟ این آیه درموردیهودیانی نازل شده که قبل از بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، بشارت ظهور آن حضرت را مى‏ دادند و مردم را به ایمان آوردن به آن حضرت دعوت مى‏ کردند؛اما هنگام ظهور،خودشان ایمان نیاوردند؛ ‼️قرآن سه ویژگی دارد: ۱)افرادشمول👈همه انسانهاباهررنگ،نژاد،قومیت و...رادربرمی گیرد ۲)زمان شمول👈همه زمان هااعم ازگذشته،حال وآینده رادربرمی گیرد ۳)مکان شمول👈همه مکان هاوسرزمین های عالم رادربرمی گیرد ✍درنتیجه آیات هدایت گرقرآن منحصردرزمان پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله)وشهرمکه ومدینه واعراب آن دوشهرنیست بلکه مخاطب این کتاب عظیم به دلیل هدایت گری کل افرادبشر در هرزمان ومکان می باشد آن افراد و آن موارد نمی‌کند. طبق این سه اصل،مضمون آیه فوق که شرح حال بسیاری ازافراد جامعه است این می شودکه: گویا فقط این دیگرانند که باید کارهای خوبی که او می‌گوید راانجام دهند و خود او در این باره هیچ وظیفه‌ای ندارد؛ جز گفتن به دیگران. 📚انس بن مالک گوید پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: مَرَرتُ لَیلَةَ اُسرِی بی عَلی اُناسٍ تُقرَضُ شِفاهُهُم بِمَقاریضَ مِن نَارٍ فَقُلتُ مَن هَؤلاءِ یا جَبرَئیلُ؟ فَقالَ هُم خُطَباءٌ مِن أَهلِ الدُّنیا مِمَّن کانوا یأمُرونَ النّاسَ بِالبِرِّ وَ ینسَونَ أَنفُسَهُم؛ شبی که مرا به معراج بردند بر گروهی عبور کردم که لبانشان را با مقراض‌های آتشین می‌بریدند. از جبرئیل پرسیدم اینان کیانند؟ گفت: اینان گویندگانی‌اند از اهل دنیا که مردم را به کار نیک فرمان می‌دادند، ولی خود را فراموش می‌کردند 📚امام کاظم(علیه السلام)به هشام فرمود: إِنَّ النَّاسَ فِی الْحِکْمَهِ رَجُلَانِ فَرَجُلٌ أَتْقَنَهَا بِقَوْلِهِ وَ صَدَّقَهَا بِفِعْلِهِ وَ رَجُلٌ أَتْقَنَهَا بِقَوْلِهِ وَ ضَیَّعَهَا بِسُوءِ فِعْلِهِ فَشَتَّانَ بَیْنَهُمَا فَطُوبَى لِلْعُلَمَاءِ بِالْفِعْلِ وَ وَیْلٌ لِلْعُلَمَاءِ بِالْقَوْل مردم در موضوع حکمت دو گروه‌اند: عده‌ای که آن را با دلیل محکم و به زیبایی می‌گویند و با کردار خودشان نیز آن را تأیید می‌کنند. گروه دیگر کسانی‌اند که آنها نیز حکمت را به خوبى بیان می‌کنند؛ ولى با کردار بدشان، آن را تباه مى ‏سازند؛ چقدر فاصله این دو از هم زیاد است! پس خوشا به حال علماى با عمل و واى به حال علماى بی‌عملی که فقط حرف می‌زنند و تنها دیگران را به کار نیک دعوت می‌کنند. نکته‌ای مهم:در اینگونه روایات مراد ازعلماتنها علمای دینی نیستند؛ بلکه هرانسانی که درمقام داناتراز دیگران قرار گرفته و آنهارابه انجام یا ترک کاری دعوت کند، مصداق چنین علمایی خواهد بود. 📚امیرمۆمنان علی (علیه السلام)می‌فرماید: أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّکُمْ عَلَى طَاعَهٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُکُمْ إِلَیْهَا وَ لَا أَنْهَاکُمْ عَنْ مَعْصِیَهٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَکُمْ عَنْهَا اى مردم! به خدا سوگند! من شما را به هیچ طاعتى تشویق نمى‏کنم؛ مگر آن که پیش از شما خودم آن را انجام مى‏دهم و از هیچ کار خلافى باز نمى‏ دارم؛ مگر اینکه پیش از شما از آن دورى جسته‏ ام.