❓از کدام نوع؟
👳🏼♂️ عصایش را به زمین می زد و مراقب بود تا به مانعی بر نخورد. به وسط کوچه رسیده بود که پایش به تکه آجری گرفت و روی زمین ولو شد. دستش را به زمین می مالید و به دنبال عصایش می گشت. پس از کمی جستجو آن را یافت و به کمک عصا از برخاست و دوباره به راه افتاد.
🧔🏻 مردی که از پشت سر می آمد خود را به او رساند، خاک لباس پیرمرد را تکاند و گفت: ابوبصیر، طوری که نشد؟
- نه، خدا را شکر، خدا خیرت دهد.
- کجا می روی.
- بسمت بازار.
- من نیز به همان طرف می روم، با هم می رویم.
👳🏼♂️ ابوبصیر سرفه ای کرد و پرسید: اسمت چیست.
- همه به من حاجی می گویند، تو هم حاجی صدایم کن.
- از کدام نوع حاجی ها هستی.
- یعنی چه، مگر چند نوع حاجی داریم.
- منظورم این است که حاجی حقیقی هستی یا غیر حقیقی؟
- من که منظورت را نمی فهمم!
- می دانی حاجی، سال گذشته که حج بودم صدای ناله و ضجه زیادی شنیدم!!
👳🏼♂️✋🏻 به
#امام_باقر (علیه السلام) گفتم «ماشاالله امسال حاجی، خیلی بیشتر از سال های گذشته است، این طور نیست؟»
🌹 و او جواب داد «اتفاقاً بر عکس، ناله و زاری زیاد است، اما حاجی واقعی کم!!»
👳🏼♂️ به او گفتم «سر و صدای زیادی به گوش می رسد، درست است کورم، اما کر نیستم، صداها را می شنوم».
👁️ امام دست مبارکش را بر چشم هایم کشید و علاوه بر چشم سر چشم دلم نیز روشن شد.
🕋 آنچه می دیدم باورم نمی شد، تعدادی حاجی هایی که با شکل انسان به دور
#کعبه طواف می کردند از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمی کرد، اما آنهایی که به شکل حیوان به دور خانه خدا می چرخیدند تا دلت بخواهد زیاد بودند.!!
👳🏼♂️ پس از دیدن آن صحنه چشم هایم به حالت گذشته در آمد. بعدها فهمیدم حج رفتن شرایط زیادی دارد و از همه کس قبول نمی شود. از جمله آن شرایط نخوردن مال حرام و مال یتیم، پرداخت خمس و زکات و حلالیت طلبیدن از کسی که آزرده ای و... است.
🧔🏻 حاجی که تا این لحظه ساکت بود و به دقت گوش می داد با دست به پشت ابوبصیر زد و گفت: نمی دانم، من سعی کرده ام تمام موارد را رعایت کنم، اگر کسی را آزرده بودم از او حلالیت طلبیده ام و با پول حلال به حج رفته ام، دیگر قبول شدنش به لطف خدا بستگی دارد.
🌴 بر سر دو راهی رسیده بودند و باید از هم جدا می شدند.
👳🏼♂️✋🏻 ابوبصیر دوباره سرفه ای شدید کرد و گفت: خدا قبول کند، پس ان شاالله از نوع اول هستی.
👳🏼♂️🧔🏻 هر دو خندیدند و از یکدیگر خداحافظی کردند، ابوبصیر زمزمه کنان و عصا زنان به راه خود در دنیای تاریکش ادامه داد، در حالی که دلش از روز روشن تر بود! (۱)
📚 پی نوشت:
۱. داستان های شنیدنی، ص ۱۰۷.
📗 حیات پاکان ۳ | داستان هایی از زندگی
#امام_محمد_باقر، امام جعفر صادق و امام موسی کاظم (علیهم السلام) مهدی محدثی.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔
eitaa.com/partoweshraq
🆔
sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستان_کوتاه