💍
انگشترى که موجب توبه شد!
👳🏻♂ ابومحمّد طبرى مىگويد: آرزو داشتم، انگشترى از امام على النقى (سلام الله علیه) نزد من باشد.
💍 ناگهان نصر؛ خادم امام (علیه السلام) دو درهم براى من آورد. من از آن دو درهم انگشترى ساختم و به دستم نمودم.
🍷 سپس به مجلسى وارد شدم كه آنجا شراب مىنوشيدند. به من هم اصرار كردند تا اينكه يك پيمانه يا دو پيمانه از آن را نوشيدم!!
🖐🏻 انگشتر به انگشتم تنگ بود و نمىتوانستم براى وضو آن را بچرخانم. وقتى كه صبح شد، آن انگشتر را گم كرده بودم. از اين رو متوجه شدم و توبه نمودم. [۱]
📚 پی نوشت:
۱. بحارالانوار ۵۰/ ۱۵۵، حديث ۴۳.
📚 جلوههای اعجاز معصومین نویسنده، راوندی، قطب الدین، جلد ۱، صفحه ۳۳۰.
▪️
شدی هادی و میفهمم
▪️چه بیمعناست گمراهی...
⚜ بخشی از پنجره رواق دارالحجه حرم مطهر رضوی
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔
eitaa.com/partoweshraq
🆔
splus.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#امام_هادی
#داستان_کوتاه
#شهادت_امام_هادی