✋🏻 تَشَیُع مسافر بلخى در محضر حضرت رضا (علیه السلام) 🐪 عصر امامت حضرت رضا (ع) بود، و آن حضرت در خراسان به سر مى برد، شخصى مسافر، از پشت نهر بلخ به حضور آن حضرت آمد و نشست و عرض كرد: من از شما مسأله اى مى پرسم، اگر جواب آن را آن گونه كه خودم مى دانم بدهى، امامت تو را مى پذيرم! 🌹امام: هر چه خواهى بپرس! 👳🏻‍♂✋🏻 مرد مسافر: به من بگو پروردگارت، از چه وقت بوده؟ و چگونه بوده، و بر چه تكيه دارد؟ 🌹امام: خداوند مكان را مكان كرد، بى آنكه مكانى داشته باشد، و چگونگى را چگونه نموده بى آنكه خود چگونه باشد، و بر قدرت خودش ‍ تكيه دارد. 👳🏻‍♂ در اين هنگام، آن مرد مسافر برخاست، و سر حضرت رضا‌ (ع) را بوسيد و گفت: ✋🏻 گواهى مى دهم كه معبودى جز خداى يكتا نيست، و محمد (ص) رسول خدا است، و على وصى رسول خدا و سرپرست امت، پس از او است، و پيشوايان راستگو، شما امامان هستيد، و تو جانشين آنها هستى. (۱) 📚 پی نوشت: ۱- باب الكون و المكان، حديث ۲، ص ۸۸، ج ۱. 📚 داستانهاى اصول كافى داستانهاى اصول كافى جلدهای ۲ و ۱، محمد محمدى اشتهاردى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq