🌹 گوشه‌ای از مکارم الاخلاق و کرامات امام حسن مجتبی (علیه السلام) ⚜ ۴ 1⃣ مردی شامی علیه السلام را دید در حالی که آن حضرت سوار بر مَرکب بودند. مرد شامی شروع به ناسزا گفتن نمود. حضرت سکوت کرده و پاسخ او را ندادند. وقتی فارغ شد، حضرت به او سلام نموده و لبخندی زدند و فرمودند: 🔅«ای پیرمرد! به گمانم غریبی! گویا دچار اشتباهی شده‌ای! اگر از ما رضایت و حلالیت بطلبی تو را عفو و اگر چیزی بخواهی عطایت می‌کنیم! اگر طالب رشد و هدایت باشی ارشادت می‌کنیم، اگر مرکبی بخواهی آن را به تو می‌بخشیم، اگر گرسنه هستی غذایت می‌دهیم، اگر برهنه باشی تو را می‌پوشانیم، اگر حاجت‌مندی حاجتت را روا می‌سازیم، اگر از وطن رانده شده باشی پناهت می‌دهیم، اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده می‌سازیم، بهتر است وسایلت را به خانه‌ی ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی، زیرا وسیع است و آسایش در آن فراهم می‌باشد»، وقتی کلام امام را که شنید گریست و گفت: ✋🏻 شهادت می‌دهم تو خلیفۀ خدا بر زمین هستی و حقیقتاً خداوند بهتر می‌داند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد. تو و پدرت مبغوض‌ترین خلق خدا در نزد من بودید، اما از این پس کسی را بیشتر از شما دوست ندارم. و اسبابش را به منزل امام برد و تا در مدینه بود مهمان ایشان بود و از محبین شد. 📚 مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۱۸۴. 2⃣ قصابی از مقابل امام حسن مجتبی علیه السلام ماده گاوی را برد که بکشد، امام فرمودند: 🔅«این ماده گاو آبستن است و گوساله‌ای هم که در شکم او هست ماده است و در پیشانی و سر دم آن سفیدی هست». 🐃 ابن عباس گفت: من با آن قصاب رفتم و چون آن گاو را کشت، گوساله به آن صفت بیرون آمد که حضرت فرموده بود!! 👤 پس من به نزد آن حضرت رفتم و گفتم: آیا خداوند عزوجل نفرموده است: ﴿ وَيعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ - لقمان/۳۴﴾‏ «و اوست كه از رحم‌های مادران با خبر است»!؟ 🌹حضرت فرمودند: 🔅«ما می‌دانیم علم مخزون مکتوم را که هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسل آن را نمی‌دانند مگر محمد و ذریه او علیهم السلام». 📔 دلائل الإمامة، ص ۱۷۱ 📔 نوادر المعجرات، ص ۲۳۵ 📔 فرج المهموم، ص ۲۲۳ 📔 رياض الأبرار، نعمة الله الجزائري، ص ۱۰۳ 📔 بحار الأنوار، ج‏۴۳، ص۳۲۸، ح۷ 📔 مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، ج‏۳، ص۲۴۱. 3⃣ قیصة بن إیاس می گوید: با امام حسن علیه السلام همسفر بودم و به طرف شام می‌رفتم آن حضرت بود و جز مرکبی که داشت هیچ زاد و توشه‌ای با خود برنداشته بود همین که سرخی نور خورشید ناپدید شد و وقت فریضه فرا رسید نماز را بپا داشت، پس گویا درهای آسمان گشوده شد و چراغ‌هائی آویزان گردید فرشتگانی فرود آمدند و با خود ظرف‌های غذا و میوه و نیز طشت‌ها و ظرف‌های آب را بر زمین نهادند سفره گسترانیده شد و ما هفتاد نفر بودیم از سرد و گرم آن سفره خوردیم امام حسن علیه السلام و ما همگی سیر شدیم، دو مرتبه بدون اینکه چیزی کم شده باشد آنها را برگردانیدند. 📔 دلائل الإمامة، ص ۱۶۷. 4⃣ حلبی می‌گوید: از امام صادق عليه السلام درباره فضیلت پیاده روی سؤال کردم، پس حضرت فرمودند: 🔅«حسن بن علی عليهما السلام سه بار، تمام درهم دینار و اموالش حتی کفش و پیراهنش را در راه خدا به فقراء انفاق کرد و او بیست بار پیاده - بدونه اینکه سوار مرکب بشود - به حج مشرف شد.» 📚 تهذيب الأحكام، ج ۵، ص ۱۴، ح ۲۹. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq