فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فریاد میکند از سالهای دور... کودکی خندان و زیبا رو از جاده های بی عبور ، کجاست ...؟اتاق کوچک کرسی مادربزرگ ،طنین خوش پدربزرگ حوض حیات و درخت انار شمعدانی و یاس و اقاقی،عطر گلهای بهاری قرارمان ،عهدمان نبود که جا بگذاریم خنده هایمان را ... بمانیم در حسرت دیروز و پشیمان ازامروز ...