‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 چون پشيمان نيستيم، آقا پريشان مي‌شود فعل ما مي‌بيند و هر روز گريان مي‌شود قلب او از دست ما خون است، غصه مي‌خورد بس كه ما در غفلتيم از غصه نالان مي‌شود ما خطا كرديم، آقا ديد و بر ما اشك ريخت جاي نفرين از خدا خواهان غفران مي‌شود از من و تو قلب او هر چند خيلي خون شده خير حق را بهر ما همواره خواهان مي‌شود ديدن نامحرمان ديدار او از ما گرفت ديدنش تنها نصيب چشم پاكان مي‌شود ما به شهر معصيت ساكن شديم و غافليم از گل نرگس كه ساكن در بيابان مي‌شود خود نظر دارد كه نامش بر لب ما جاري است ور نه باغ گل كجا در كنج ويران مي‌شود روز و شب ياد لب عطشان جدش مي‌كند روضه خوان مقتل شاه شهيدان مي‌شود وقت غارت كردنش آمد صدا زد خواهرش اين حسين توست يا جدا كه عريان مي‌شود﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️