ـ📄👆
ترجمه: اي علي تو وصي من بر خاندانم، زنده و مردهي ايشان هستي، و نيز وصي بر زنانم هستي، هر يك را كه تو به همسري من باقي گذاري، فرداي قيامت مرا ديدار كند و هر يك را تو طلاق دادي، من از وي بيزارم و مرا نخواهد ديد، و من نيز او را در صحراي محشر نخواهم ديد، و تو پس از من خليفه و جانشين من بر امتم هستي، هر گاه وفاتت رسيد، خلافت را به فرزندم حسن واگذار كن، كه او برّ وصول است، چون او وفاتش رسيد آن را به فرزندم حسين زكي شهيد مقتول بسپارد، چون هنگام وفاتش رسيد، آن را به فرزندش سيد العابدين ذي الثّفنات علي بسپارد، چون هنگام وفات او رسد، آن را به فرزندش محمد باقر بسپارد، و چون وفاتش رسد، آن را به فرزندش جعفر صادق واگذار كند، و چون وفاتش فرا رسد، به فرزندش موسي كاظم بسپارد
🖋 فإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ الرِّضَا فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ الثِّقَةِ التَّقِيِّ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ النَّاصِحِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ الْفَاضِلِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ الْمُسْتَحْفِظِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَذَلِكَ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً ثُمَّ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ أَوَّلِ الْمُقَرَّبِينَ لَهُ ثَلَاثَةُ أَسَامِي [أَسَامٍ] كَاسْمِي وَ اسْمِ أَبِي وَ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَحْمَدُ وَ الِاسْمُ الثَّالِثُ الْمَهْدِيُّ هُوَ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ.
ترجمه: و چون وفات او فرا رسد، به فرزندش علي رضا بسپارد، و چون وفات او فرا رسد، به فرزندش محمد ثقه تقي واگذارد، و چون هنگام وفات او شود، به فرزندش علي ناصح بسپارد، و چون وفاتش در رسد، به فرزندش حسن فاضل واگذارد، و چون وفات او برسد، آن را به فرزندش محمد كه مستحفظ از آل محمّد (ص) است، تسليم كند، و ايشان دوازده امامند. بعد از آن دوازده مهدي ميباشند. پس وقتي كه زمان وفاتش فرا رسيد، خلافت را به فرزندش كه اوّلين مهديين است ميسپارد، و براي او سه نام است. يك نامش مانند نام من، و نام ديگرش نام پدر من است و آنها عبدالله و احمد، و نام سوّمين مهدي است و او اوّلين مؤمنان است.
📌 البته ناگفته نماند که ترجمه فرازهای آخر، محل تامل بوده که ان شاء الله به آن پرداخته میشود.
❇️ بررسی:
1⃣ همانطوری که دقت میکنید در ابتدای حدیث، نام (مهدی) به عنوان یکی از اسماء اختصاصی حضرت علی (صلوات الله علیه) ذکر گردیده است اما در عین حال کسان دیگری هم این اسم را دارند ❗️❗️ همین تعارض اولیه در متن حدیث شاید دلالت بر این دارد که اهل سنت در نقل این حدیث کمی تغییرات دادهاند.
👈 انگیزه این تحریف از سوی اهل سنت میتواند تغییر دین خدا و رسول خدا (صلوات الله علیه وآله) باشد.
اساساً یکی از شیوههای کسانی که در کار جعل حدیث هستند همین تغییرات مختصر در احادیث هست تا بوسیله آن بتوانند دین را عوض کنند. یعنی حق را با باطل مخلوط مینمایند تا تشخیص آن برای مردم میسر نشود.
به همین جهت میباشد که ائمه دستور دادهاند از اهل سنت اخذ حدیث ننموده ومعالم دین را از شیعیان بگیریم. در بخش قبلی به نمونهای از آن روایات اشاره شد ودر اینجا هم نمونهی دیگری میآوریم.
امام صادق (صلوات الله علیه) فرمودند:
أَ تَدْرِي لِمَ أُمِرْتُمْ بِالْأَخْذِ بِخِلَافِ مَا تَقُولُ الْعَامَّةُ فَقُلْتُ لَا نَدْرِي فَقَالَ إِنَّ عَلِيّاً ع لَمْ يَكُنْ يَدِينُ اللَّهَ بِدِينٍ إِلَّا خَالَفَ عَلَيْهِ الْأُمَّةُ إِلَى غَيْرِهِ إِرَادَةً لِإِبْطَالِ أَمْرِهِ وَ كَانُوا يَسْأَلُونَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَنِ الشَّيْءِ لَا يَعْلَمُونَهُ فَإِذَا أَفْتَاهُمْ جَعَلُوا لَهُ ضِدّاً مِنْ عِنْدِهِمْ لِيَلْبِسُوا عَلَى النَّاسِ. بحار ج2ص237
ترجمه: آیا میدانید که چرا به اخذ [روایات] برخلاف اهل سنت امر شدهاید؟ گفتم: نمیدانم، حضرت فرمودند: همانا علی علیه السلام متدین به دینی نبود مگر اینکه امت مخالفت مینموده به جهت ابطال امر [ولایت] حضرت واز حضرت علی (صلوات الله علیه) سوال میکردند درباره چیزی که نمیدانستند وزمانی که حضرت فتوا میدادند، از پیش خودشان ضد آن را میساختند تا مردم را به اشتباه بیاندازند.
👈 به همین جهت است که ائمه علیهم السلام فرموده اند معالم دین را از اهل سنت نگیریم.
2⃣ احمد الحسن ومریدانش میگویند که پیامبر (صلوات الله علیه وآله) این وصیت را عاصم از ضلال [یعنی مانع ضلالت وگمراهی] معرفی کردهاند اما در این حدیث اصلا چنین چیزی وجود ندارد. لطفا حدیث را دوباره با دقت بخوانید تا پی به صدق ادعای ما ببرید.
ـ📄👇