🔞ماجرای عجیب عابد بنی‌اسرائیل، بچه شیطان و زن‌بدڪاره شیطان جلوی عابد آمد و شروع به نماز خواندن طولانی ڪرد، سجده‌های طولانی، گریه‌ها، ناله‌ها، عابد دید یڪ نفر از خودش موفق‌تر پیدا شده، حال بیشتری دارد. نشاط بهتری دارد، به او گفت: خوش به حالت! تو ڪی هستی ڪه آن قدر حال داری، نشاط داری، توفیق داری. گفت: راستش من یڪ گناه ڪردم و بعد توبه ڪردم و وقتی یاد آن گناه می‌افتم، نشاط در عبادت پیدا می‌ڪنم، می‌خواهی مثل من شوی؟ گفت: خیلی دوست دارم، مثل تو عبادت ڪنم. گفت: خوب این پول را بگیر برو شهر، منزل فلان زن بدڪار و گناه ڪن و وقتی برگشتی ... ادامه داستان درلینڪ زیر🔽 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f