او یکی از فرماندهان سپاه امام علی(ع) در جنگ صفین و جانباز امیرالمومنین(ع) و کسی که در میدان جنگ تا مرز شهادت پیش رفت، مردی که 16بار پای پیاده به حج رفت...
با ورودش به کربلا همه چیز عوض میشود. این چنین شخصی حالا در کربلا "شمر" میشود.
شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایشهای شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که اینها مال شمر است شما با آنها گریه میکردید. هیچگاه گفته نمیشود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا میزد، چگونه با خدا زمزمه میکرد!؟
فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدمهایی بوده که عرق میخوردند، عربده میکشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که طرف مقابل بودند، آدمهایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند و بسیاری از آنها اهل تهجد بودند و در مقابل اباعبدالله الحسین ایستادند، شمر بن ذی الجوشن، امام حسین(ع) را به شهادت رساند.
در کربلا هر روز 20000نفر در فرات غسل قربةالیالله میکردند که حسین را بکشند و میگفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد.
در ظهر عاشورا وقتی اباعبدالله(ع) برای نماز خواندن، اذان میگفتند فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمی خواند. آن ها هم نماز میخواندند! برخی از این افراد به اباعبدالله(ع) می گویند که نماز شما قبول نیست! و حبیب به آن ها می گوید: «نماز شما قبول است؟!» درگیری میشود. حبیب پیش از نماز ظهر اباعبدالله به شهادت رسیدند.
ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم، کلاسی به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیرالمومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟
این هشداری است برای امروز و فردای من و شما...!!!
(بخشی از سخنرانی دکتر علی شریعتی درباره «شمر بن ذیالجوشن»)
📡🏡➔
t.me/kuhpayeh_031 👈