🔸جامعه شناسی در ایران منفک از جامعه و مردم است ✍ جواد نظری مقدم 🔻جامعه شناسی در ایران منفک از جامعه و مردم است و از آنجا که بخش قابل توجهی از محققان حوزه علوم اجتماعی در دانشگاههای ایران فهم درستی از دین به مثابه محوری ترین مؤلفه فرهنگ ایرانی ندارند نمیتوانند به شناخت و درک درستی از جامعه ایرانی و مختصات آن نائل آیند. 🔻تلاش جامعه شناسی در ایران اساساً معطوف به حل مسائل جامعه ایرانی نیست و گاه نه تنها قادر به ارائه نسخه قابل استفاده ای برای جامعه نیست بلکه گاه خود مسئله می آفریند. محققان حوزه علوم اجتماعی در ایران مدتهاست که به بیماری سختی دچارند و آن هم نافهمی عمیق از انسان و جامعه ایرانی است. لذا بدون توجه به واقعیت و تجربه زیسته جامعه ایرانی و تنها با اتکا بر نظریه هایی که ریشه در نظام معرفتی و اندیشه ای غرب دارد به دنبال توصیف و تحلیل جامعه ایرانی و تحمیل نظریه بر واقعیت جامعه ما دارند. 🔻عمق این نافهمی بدنه ضعیف و نحیف جامعه شناسی به ویژه در زمانی که شاهد حضور چشمگیر و میلیونی مردم در حرکتهای جمعی در مقیاس بسیار وسیع و غیر قابل وصفی هستیم قابل لمس است. چرا که حضور میلیونی مردم در راهپیمایی های سیاسی یا مذهبی، اربعین، تشییع پیکر سردار سلیمانی و همچنین تشییع شهدای خدمت در سطح کشور به ویژه تهران و مشهد همه معادلات و محاسبات محققان دانشگاهی را به هم میزند و تحلیل های به ظاهر علمی و جامعه شناسانه که غالباً دلالت بر کمرنگ شدن دین و دینداری در جامعه و شکاف عمیق میان دولت و ملت دارد را با تردید و چالشی عمیق روبرو می سازد. به همین خاطر است که محققان علوم اجتماعی در دانشگاهها اساساً به سراغ تحلیل پدیده اربعین نمی روند و یا در مواجهه با حضور میلیونی مردم در تشییع پیکرهای شهید سلیمانی و شهید رئیسی سکوت اختیار میکنند چون یا قادر به درک این پدیده نیستند و یا چون این پدیده ها و نظایر آن، آنان را با چالش عمیق معرفتی و نظری و روش شناختی دچار میکند ترجیح میدهند یا به آن فکر نکنند و یا آن را ناچیز و بی اهمیت جلوه دهند. 🔻پدیده جمعیت و حضور میلیونی مردم در حرکتهایی با مضامین مذهبی سیاسی نظیر اربعین، تشییع پیکر شهید سلیمانی و شهید رئیسی و دیگر شهدای خدمت دلالت بر یک واقعیت مهم و غیر قابل انکار دارد و آن اینکه واقعیت جامعه ایرانی آن چیزی نیست که در متون و مکتوبات و گفتارهای محققان حوزه علوم اجتماعی در ایران توصیف و روایت میشود. محققان حوزه علوم اجتماعی باید پاسخ دهند که چگونه علیرغم ادعای آنان مبنی بر شکاف عمیق میان دولت و ملت، میلیونها ایرانی در تشییع رئیس جمهور و دیگر شهدای خدمت حضور یافتند و از عمق جان برای دولتمردان و کارگزاران سیاسی خود گریستند. محققان حوزه علوم اجتماعی باید پاسخ دهند چگونه از نظر آنان، عده ای خاص از جامعه صرفاً به دلیل همسویی با نظرات و انگاره های سیاسی آنان مردم تلقی میشوند اما این حجم وسیعی از جمعیت میلیونی و متراکم، مردم به شمار نمی روند؟ آنان باید پاسخ دهند که چگونه از نظر آنان این جمعیت میلیونی نماینده مردم ایران نیستند اما جمع خاص و محدودی که بر عریانی و بی حجابی اصرار می ورزند و یا در تجمعات فحشهای جنسی و رکیک به مخالفان خود نثار میکنند و یا کسانی که در گوشه ای از ورزشگاه ، حاملان پرچم فلسطین را با زشتترین الفاظ مورد اهانت قرار میدهند نماینده مردم تلقی میشوند. 🔻باید پذیرفت که جامعه شناسی در ایران منفک از جامعه و مردم ایران است. پدیده جامعه شناسی و جامعه شناسان در ایران خود به مثابه یک موضوع پژوهش و مطالعه اجتماعی میتواند و باید در لیست اولویتهای پژوهشی محققان و پژوهشگران قرار گیرد. نگاهی انتقادی ، دقیق و دور از سوگیری های متداول و متعارف دانشگاهی به رویکرد حاکم در حوزه جامعه شناسی در ایران می‌تواند افقهای جدیدی را پیش روی جامعه ما بگشاید https://eitaa.com/Politicalhistory