هدایت شده از ماهـ‌ِ پنهان
ماشین جلویی خیلی پیش می‌رفت و با اینکه مدام می‌زدم، به من راه نمی‌داد.... داشتم خونسردیم را از دست می‌دادم که چشمم به‌‌ نوشته کوچکی روی شیشه‌ عقبش افتاد: راننده ناشنواست، لطفا باشید... مشاهده این نوشته همه چیز را تغییر داد... بلافاصله آرام گرفتم، سرعتم را کم کرده و چند دقیقه با به خانه رسیدم اما مشکلی نبود.... ناگهان با خودم زمزمه کردم: آیا اگر آن نوشته پشت نبود، من صبوری به خرج می‌دادم؟ راستی چرا برای در برابر مردم به یک نوشته نیاز داریم!؟ اگر مردم، نوشته‌هایی به پیشانی خود بچسبانند، با آنها و مهربان خواهیم بود؟ نوشته‌هایی همچون: "کارم را از دست داده‌ام" "در حال مبارزه با هستم" "در مراحل طلاق، گیر افتاده‌ام" "عزیزی را از دست داده‌ام" "احساس بی ارزشی و حقارت می‌کنم" "در شرایط بد مالی و ورشکستگی قرار دارم" “بعد از سال‌ها درس خواندن، هنوز ” “مریضی در خانه دارم” و صدها نوشته دیگر شبیه اینها...... همه درگیر هستند که ما از آن چیزی نمی‌دانیم.... بیائیم نوشته‌های همدیگر را خوب درک کرده و با مهربانی به یکدیگر احترام بگذاریم چون همه چیز را نمی‌شود فریاد زد ... ان شاالله در فکر هم،به یاد هم،با هم سالی نو و نوتر برای هم بسازیم... یا صاحب الزمان ادرکنی ✼═══┅💖💖┅═══✼ 🌻 💡 🤲🌟 🌙💫 •●❥❥ @Mahepenhanamm