💢سوال از فلسفه احکام💢 ما حق سوال از فلسفه احکام را داریم؟ @Porseman_channel اگرمعنای این سوال این است که ما حق داریم که سوال بکنیم و اگر علت قانع کننده ای از نظر درک و عقل خود نیافتیم آنوقت حق داریم قبول ننماییم؟..... پاسخ این سوال نه خواهد بود... برای تبیین و تفصیل مطلب باید چند مقدمه ذکر نماییم 1⃣اولا همه انسانها باید عقاید خود را در اصول ، از روی دلیل و برهان قطعی بنا نهاده و از تقلید در این مورد بپرهیزند. در واقع تقلید در اصول دین حرام می باشد. باید هر کس با دلیل و برهان خدای خود را ثابت کند و ضرورت نیاز به نبوت و اینکه قرآن کلام خداست را با اعجاز آن برای خود ثابت کند. پس قدم اول اینست که اصل پذیرش اصول دین ،محل چون و چرا و کنگاش و سوال و پرسش و بکارگیری عقل و خرد است... 2⃣ثانیا ما معتقدیم که خدای ما عالم و حکیم و علیم و خبیر و بصیر و سمیع و قادراست و با توجه به این اعتقاد بالطبع دستورات این خدا از روی حکمت و علت و مصلحت می باشد .وگرنه خلف وتناقض پیش می آید همانطور که اهل بیت ع فرموده اند: فَإِنَّهُ لَمْ يَأْمُرْكَ إِلَّا بِحَسَنٍ وَ لَمْ يَنْهَكَ إِلَّا عَنْ قَبِيحٍ خدا تو را جز به نيكوكارى فرمان نداده، و جز از زشتىها نهى نفرموده است. 📘نهج البلاغة (للصبحي صالح) / 396 و با مضامین دیگر همین اصل کلی در روایات دیگر ذکر شده است 📚علل الشرایع ج2ص317 📕بحارالانوارج65ص166 3⃣ثالثا همه انسانها اعتراف و اقرار دارند که علم محدود است و یافته های بشر در برابر مجهولاتش قطره ای در برابر دریاست و با این همه پیشرفت معلوم نیست که انتهای علم و دانش کجاست و چه غایت بی نهایتی برای علم وجود دارد. دل گرچه در این وادیه بسیارشتافت یک موی ندانست ولی مویی شکافت اگر از غرور و عجب و تکبر علم سر بلند نماییم کثرت علوم و فنون را دیده و پی میبریم که واقعا علم بی نهایت است و اندیشمندان و فلاسفه و متفکران ما ذره ای نیافته اند چه رسد به مدعیان بی علم وبی هنر... وهمه اندیشمندان حداقل این احتمال را در مرود یافته های خود دارند که جهل مرکب باشد و در حد یک نظریه ای باشد که فردا روز نقض و نسخ شود.همانطور که در قرنهای قبل تصور مسطح بودن زمین و شکل خاص طبقات زمین و...با پیشرفت علم نقض و نسخ شد. و هر عالمی وقتی نظری می دهد می داند که صدرصد نیست و احتمال خلاف و نقض وجود دارد. با این وجود پای استدلال چوبین بوده و اعتمادی به آن نیست چرا که همیشه در حال آزمون و خطا می باشد. ولی در کنار این آموزه های دینی از اتقان برخوردار بوده حکم الله بوده و هیچ خطا و نقض و نسخی در آن نیست . پس نمیتوان این حکم قطعی بلاخلاف را با یک تئوری و نظریه بشری خطاپذیر تقید و تخصیص زد...یا تغییرونسخ نمود... پس عقل و علم انسان در این مساله فوق عقل ،ساکت است و درحیطه بررسی و تجربه و حکم عقل نیست لذا عقل ورود پیدا نمیکند.ومجالی برای عرض اندام او نیست... 👌در نتیجه وقتی ثابت شد که احکام تقلیدی است و مجالی برای عرض اندام و درک و تشخیص و نظر برای عقل و علم بشردر آن نیست . و از طرفی با دلیل قطعی علمی برهانی ؛ علم و حکمت خدا ثابت شده است ؛ مجالی برای چون و چرا در فلسفه احکام نیست وگرچه قطعا احکام علت دارند ولی ما دسترسی به آن نداریم و هرچه در برخی روایات ذکر شده پاسخ اقناعی نه برهانی بوده و حکمت احکام(جزء العله) می باشد نه علت تامه آن.... لذا هیچ مجالی برای پرسش و چون چرا از علت وجوب نماز صبح، دو رکعت بودن آن ونجاست سگ و حرام بوده موسیقی و رقص ووجوب عده نگه داشتن برای زن و....وجود ندارد. @Porseman_channel 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌸🌸🌸🌸🌸🌸