قرآن میفرماید: آنهایی که مال یتیم را میخورند، گرچه چهره ظاهری عملشان بهرهگیری از غذاهای لذیذ و رنگین است، اما چهره واقعی این غذاها آتش سوزان است و همین چهره است که در قیامت آشکار میشود. شخصی که به او ظلم شد و برای مثال، یتیمی که مال او خورده شده است، وقتی به آیات و روایات مربوط میاندیشد و درمییابد در روز قیامت حق او استیفا میشود و ظالم به سزای خود میرسد به زندگی امیدوار شده و آرامش خاطر پیدا میکند.
الگوبرداری از پیامبران و ائمه و اولیای خدا
اسلام از طریق ارائه اُسوههایی مناسب، به راهنمایی افراد در برخورد با مسائل زندگی میپردازد. افراد الگوگیر از پیامبران و امامان، در مقابله با فشارهای روانی، موفقتر خواهند بود. الگوهایی که اسلام معرفی میکند، هر کدام در شرایط خاصی قرار داشتند و مشکلات و سختیهای فراوانی را متحمل شدهاند که هر کدام از آنها به تنهایی میتوانست شخص را بیمار کند، ولی با برخورد صحیح با مشکلات، با کمال آرامش با مشکلات دست و پنجه نرم کردهاند، بدون اینکه گرفتار هرگونه نابهنجاری رفتاری یا اختلال روانی و ناامیدی و افسردگی شوند.
الف) درسهایی از زندگی حضرت ایوب(ع) در امیدوار زیستن
« ایّوب را (به یادآور) هنگامى که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت) «بدحالى و مشکلات به من روى آورده و تو مهربانترین مهربانانى.»
حضرت ایوب(ع) اُسوه صبر و استقامت است و به افراد، مقاومت در برابر مشکلات و ناراحتیهای زندگی را میآموزد و به پایمردی و دوری از ناامیدی دعوت میکند. در سوره انبیا گوشهای از زندگی ایوب پیامبر مطرح و از پیامبر خاتم خواسته شده سرگذشت او را به یاد آورد و برای مسلمانان بازگو کند تا از مشکلات طاقتفرسا نهراسند و از لطف و رحمت خداوند مأیوس نشوند.
امام صادق(ع) درباره علت ابتلائات ایوب فرمودهاند: به خاطر کفران نعمتها گرفتار آن مصیبتهای بزرگ نشد، بلکه به خاطر شکر نعمت بود، زیرا شیطان به پیشگاه خدا عرضه داشت اگر ایوب را شاکر میبینی به خاطر نعمت فراوانی است که به او دادهای، بیتردید اگر این نعمتها از او گرفته شود، او هرگز بنده شکرگزاری نخواهد بود. خداوند برای اینکه اخلاص ایوب را بر همگان روشن سازد و او را الگویی برای جهانیان قرار دهد که به هنگام رنج شاکر و صابر باشند، به شیطان اجازه داد بر دنیای او مسلط شود.
شیطان از خدا خواست اموال سرشار ایوب، زراعت و گوسفندان و همچنین فرزندان او از میان بروند. پس آفتها و بلاها در مدت کوتاهی آنها را از میان برد، ولی نه تنها از مقام شکر ایوب کاسته نشد، بلکه برآن افزوده گشت! شیطان از خدا خواست این بار بر بدن ایوب مسلط گردد و آنچنان بیمار شود که از شدت درد و رنجوری به خود پیچیده و اسیر و زندانی بستر شود. این ابتلا نیز از مقام شکر او چیزی نکاست.
ایوب در مشکلات، از سرزنش دوستان بیش از هر مصیبت دیگری ناراحت شد، ولی باز رشته صبر را از کف نداد و آب زلال شکر را به کفران،آلوده نساخت، تنها رو به درگاه خدا آورد و چون از عهده امتحانات الهی به خوبی برآمد، خداوند درهای رحمتش را بار دیگر به روی این بنده شکیبا گشود و نعمتهای از دست رفته را یکی پس از دیگری و حتی بیش از آن را به او ارزانی داشت تا همگان سرانجام نیکِ صبر و شکیبایی را دریابند.
اگر انسان اولیای دین را الگوی خود قرار دهد، با اندک مشکلی احساس یأس و ناامیدی نمیکند.
ب) حضرت ابراهیم(ع) و پیروانش؛ الگویی نیکو
قرآن میفرماید:«براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا مىپرستید بیزاریم. ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشکار شده است تا آن زمان که به خداى یگانه ایمان بیاورید! ـ جز آن سخن ابراهیم که به پدرش [عمویش آزر] گفت (و وعده داد) براى تو آمرزش طلب مىکنم و در عین حال در برابر خداوند براى تو مالک چیزى نیستم(و اختیارى ندارم)! ـ پروردگارا! ما بر تو توکل کردیم و به سوى تو بازگشتیم و همه فرجامها به سوى تُست.»
«(آرى!) براى شما در زندگى آنها اسوه حسنه(و سرمشق نیکویى) بود، براى کسانى که امید به خدا و روز قیامت دارند و هر کس سرپیچى کند به خویشتن ضرر زده است، زیرا خداوند بىنیاز و شایسته ستایش است!»
ج) حضرت یوسف(ع)؛ الگوی امیدواری و صبر و گذشت
در داستان حضرت یوسف(ع) امیدواری نسبت به زندگی و رستگاری موج میزند، حضرت یوسف به دلیل صبر در مقابل آزار برادران، افتادن در چاه، زندانی شدن و عفو و گذشت نسبت به برادران خود هنگامی که به قدرت رسید، میتواند الگوی مناسبی باشد.