نکته تفسیری صفحه ۷۵: خدایا، جهان را بیهوده نیافریده‏ای: نیمه‏های شب بود. پیامبرصلوات الله علیه از خواب برخاست، وضو گرفت و به نماز ایستاد. در نماز، حال عجیبی داشت. دانه‏های اشك از چشمان مباركش به زمین می‏ریخت. آنقدر گریست كه جلوی لباسش از اشك چشمانش تر شد. سپس سر به سجده نهاد و آنقدر گریه كرد كه زمین خیس شد. و این حال تا صبح ادامه داشت. صبح هنگام، بلال حبشی اذان گفت و مردم را برای نماز دعوت كرد. هنگامی‏ كه پیامبر(ص) برای نماز حاضر شد، بلال، چهره ی گریانِ آن حضرت را دید و عرض كرد: «چرا چنین گریانید؟ شما كه مشمول رحمت خدا هستید؟» فرمود: «آیا نباید بنده ی شكرگزار خدا باشم؟ دیشب خداوند آیات تكان‏دهنده‏ای بر من نازل كرد.» آنگاه شروع به خواندن این پنج آیه كرد و در پایان فرمود: «وای به حال كسی‏ كه این آیات را بخواند و در معانی آنها نیندیشد.» ما انسانها معمولاً در این‏كه چه كسی عاقل و خردمند است، با هم اختلاف نظر داریم. شاید برخی از مردم، كسانی را كه خوب پول در می‏آورند، افراد عاقلی حساب كنند؛ یا كسانی‏ كه با زیركی به شهرت و مقام می‏رسند؛ یا افرادی كه موفّق به كسب مقاطع بالای تحصیل در دانشگاه‏ها می‏شوند؛ یا....؛ ولی این آیات، ویژگی‏های دیگری برای خردمندان برمی شمرد. از نظر خدا، افراد عاقل و خردمند، كسانی هستند كه در هر حال و وضعی، به یاد خدا هستند؛ ایستاده، نشسته و حتی خوابیده. خردمندان در آفرینش آسمان‏ها و زمین می‏اندیشند و از كنار پدیده‏های شگفت‏انگیز و حیرت‏آور آن بی تفاوت نمی‏گذرند. البته اندیشه ی آنان در آفرینش، نه فقط برای افزایش معلومات نجوم، جانورشناسی و ... است؛ بلكه این اندیشه، آنان را به نتیجه‏ای مهم می‏رساند، و آن، «هدفدار بودن جهان آفرینش» است. آنان با تفكر در جهان هستی، به خوبی در می‏یابند كه این عالمِ پر راز و رمز، بیهوده آفریده نشده، و بی شک آفریدگار آن، هدف مهمّی از آفرینش موجودات داشته است. آن هدف، همان بهشت پرنعمت برای مؤمنان و دوزخ پرعذاب برای كافران است. به همین سبب، افراد عاقل و خردمند پیوسته از خدا تقاضا می‏كنند كه آنان را از آتش دوزخ پناه دهد و در بهشت پرنعمت وارد كند. آری، از نظر قرآن، عاقلان واقعی، كسانی هستند كه بفهمند از كجا آمده‏اند، در كجا هستند و به كجا می‏روند. شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: «عقل چیست؟» امام فرمود: «چیزی است كه با آن خدا عبادت می‏شود و انسان باغ‏های بهشت را به دست می‏آورد.» آن شخص پرسید: «پس آن چیزی كه معاویه داشت [و با آن به مقام و شهرت رسید]، چه بود؟» امام فرمود: «آن شیطنت بود و شبیه عقل؛ نه عقل و خرد.» 1- تفسير نمونه، ج 3، ص213 2 - كافي، ج1، ص11 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d