هدایت شده از توییتا
در کوفه شخصی بود به نام شبث بن ربعی که خیلی تیپ جالبی دارد و نماد آدم هایی است که ایدئولوژی را مثل لباسشان عوض می کنند ‏سفينة البحار : شبث از پولدارهاى كوفه بود،قبل از اینکه مسلمان بشود، خانمى ادعاى نبوت كرد، پس به او ايمان آورد و مؤذن او شد ، بعداز اسلام ‌، درخلافت حضرت امير جزء كسانى بودكه با اميرالمؤمنين بيعت كرد اما در جريان خوارج، جزء آنان شد ‏و با على(ع) درگير شد، در زمان امام حسن (ع) با امام حسن بيعت كرد و هنگامی که حكومت امام حسن سقوط كرد، شبث جزء افسران معاويه شد. سپس در كوفه جزء كسانى بود كه به امام حسين نامه نوشت اما همين آدم يك مرتبه مي بيند هوا پس است و جو سياسى كوفه ناگهان عوض شد گفت: از شهر بیرون بروم که در اين درگيرى نباشم، چون اگر ‏طرف حسين باشم كه كشته مي شوم و اگر طرف اينها باشم، دستم به خون پسر پیامبر آلوده می شود اما ابن زياد که آدم زرنگى بود دستور‌داد اين تيپ آدم ها و بزرگان را كه رفته بودند در باغ هايشان مخفى شده بودند، گوششان رابگيرند بياورند در كربلا فرمانده شان كنند، ‏پس شبث شد فرمانده يكى از پياده نظام هاى ابن سعد، بعد شهادت سيدالشهداء و حمله ی سپاهیان به خیام، دلش مي سوزد و با شمر درگيرى لفظى پيدا‌كرد، و ‏بعد در كوفه چند مسجد مي سازد بابت خوابيدن فتنه حسين و حفظ حكومت يزيد، مختار که قيام مي كند شبث به مختار مي پيوندد، توبه ميكند و جزء فرماندهان مختار مي‌شود، ‏بعد "مصعب ابن زبير" مي‌آيد و مختار شهید می‌شود و او می‌شود فرمانده مصعب در كوفه.... اين تيپ آدمها در همه انقلابها بوده و هستند برگرفته از کتاب عقل سرخ ‌"کاف_موسوی" @twiita