💡 واقعیت هایی در باره بازار بورس ☑️ برخلاف آنچه که اکثریت از آن ناله میکنند، عمده جذابیت بازار بورس بخاطر هیجانات کوتاه مدتی ناشی از خرید و فروش سهام در آن است. حتی عده ای با برنامه ریزی بر روی همین هیجانات به کسب درآمد میپردازند! ❗️بعنوان مثال سود شرکت های کارگزاری در افزایش تعداد معاملات شماست. هرچقدر هیجانات بازار بیشتر باشد، تعداد خرید و فروشها بیشتر باشد، کارگزاری ها کارمزد بیشتری تصاحب میکنند. بنابراین شاید در ظاهر اعتراض به هیجانات بازار، کار شیکی باشد ولی در اصل بهترین شرایط بازار برای کسب منفعت این شرکتها همین است. حالا بماند که این هیجانات منجر به تحریک افراد در گرفتن اعتبار از کارگزاری و افزایش بدهی خود به این شرکتها میگردد. ❗️ در سطح بعدی حقوقی ها و بازیگران بزرگ با پولهای درشت در سهم هستند. با توجه به کوچک بودن حجم بازار سرمایه برای اینکه سهمی به صف خرید یا صف فروش رسانده شود، از چند صد میلیون تا چند میلیارد تومن کافی است. این مبلغ برای پولهای درشت اصلا عدد قابل توجهی نیست. بنابراین کافیست فرضا 2 روز پشت سر هم مبلغی هزینه شده و سهم در صف فروش نگهداشته شود. با توجه به معاملات هیجانی، افراد بیشتری هجوم برده و اقدام به فروش سهام خود میکنند و ارزش سهم پایین تر میرود. اکنون پول درشت مجدد اقدام به خرید کرده و این بار سهم را در صف خرید نگه میدارد. باز مجدد افراد هجوم به خرید می آورند و نه تنها سهم به قیمت اول بازگشته بلکه بالاتر هم میرود. بازیگر در درصدهای بالاتر سهم را فروخته و مجدد مالکیت خود را متعادل میکند. بنابراین بدون از دست رفتن مالکیت خاصی یه نوسان چند صد میلیونی از افراد کسب میکند. لذا بازهم اگرچه اعتراض به هیجانات و نبود سواد تحلیلی افراد تازه وارد، جملات شیک و مجلسی است ولی سود اصلی در همین وضعیت نهفته است. ❗️ از منظر کلان اگر به قضیه دقت کنیم، چه مکانی بهتر از بورس برای سوزاندن نقدینگی در جامعه؟ مکانی که اگر در عرض 10 روز سرمایه شما نصف شود به جایی بر نمیخورد. چون در ذهن اکثریت بورس محلی است برای بالا و پایین رفتن شدید قیمتها در کوتاه مدت و این اتفاقات طبیعت بازار جلوه داده میشود! اگر بحث مالیات بر عایدی سرمایه را هم مد نظر قرار دهیم، افزایش هیجانات و به تبع افزایش تعداد خرید و فروشها کمک بزرگی برای دریافت مالیات برای دولت خواهد بود. 👈 کوتاه سخن اینکه هیجان و معاملات هیجانی ذات بازار بورس هست و اصلا اگر این هیجانات وجود نداشت، چه کسی رغبت به خرید سهام زیان ده یا سهام سودآور با دوره بازگشت سرمایه 10 سال به بالا داشت؟ شرکت در بازی این قسمت از بازار، تبحر و ریسک پذیری بالایی نیاز دارد. سرمایه گذاری که به قصد نوسان های کوتاه مدتی جذب بازار شده و رویا پردازی میکند باید بپذیرد که همانطور که چندباری توانسته از هیجان دیگران کسب ثروت کند، قطعا پیش می آید که خودش نیز قربانی نوسان گیری افراد و بازیگران دیگر شود. بنا به آمار 90% افرادی که وارد این مدل سرمایه گذاری میشوند در نهایت شکست خورده از بازار جدا میشوند. لزوما این شکست به معنای از دست رفتن کل سرمایه نیست. بلکه مثلا اگر در مجموع سود و زیان به این روش در طی چند سال بازدهی در حدود سود بانکی داشته باشید، شکست بزرگی خورده اید. بنابراین ناله کردن و شکایت از این هیجانات و ایراد گرفتن به زمین و زمان و تازه واردان و حقوقی های ناقلا و ... کار بی اهمیتی بوده که افراد صرفا برای توجیه شکست در بازار بیان میکنند. بورس باز میبایست در صورت انتخاب این مسیر، ریسکهای احتمالی را بررسی کرده و با آماده سازی استراتژی های خود از قبل، متناسب با نوسانات واکنش دهد. تنها در این حالت میتواند در این بازی زنده بماند و تجربه و مهارت خود را بالا ببرد وگرنه در نهایت بورس را قمار و بازی شانسی درک می‌کند و با خاطره تلخ از بورس جدا میشود. 🔗 منبع: گیش ____ 🚨پویش مبارزه با قمار سازمان‌یافته 🎲 @Qomar_ir