🔴 آیا تحولات اخیر بازار بورس با موازین فقهی انطباق دارد؟ #بخش_اول ⭕️ حجت‌الاسلام والمسلمین غلامعلی معصومی‌نیا عضو شورای فقهی بورس و استاد حوزه و دانشگاه در عرصه اقتصاد: 🔻 در تقسیم بندی رایج، اقتصاد به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود: بخش واقعی و بخش غیر واقعی و یا بخش مالی. ▫️بخش واقعی شامل بازار کالاها و خدمات و بازار عوامل تولید است و بخش غیر واقعی شامل: بانک، بورس و بیمه است. ▫️ادیان الهی صفات حرص و ولع و طمع را از رذایل انسانی و سبب سقوط انسان شمرده، بشدت از آنها نهی فرموده اند. این در حالی است که بسیاری از بنیان گذاران علم اقتصاد این صفات را لازمه شکوفا شدن اقتصاد معرفی نمودند. ▫️اساس تمامی فعالیت‌های اقتصادی در دنیای جدید و در تمامی بازارها همین امر است. این مبنا به بخش واقعی اختصاص ندارد و در بخش غیر واقعی یعنی بازار پول و سرمایه هم ساری و جاری است. 🔻تصور می‌شود که می‌توان با یک تغییرات جزیی این امور را اسلامی نمود. به همین دلیل تلاش شد که به جای قرض ربوی در بانک و بجای ابزارهایی که واجد مشکلات فقهی از قبیل ربا و یا یکی دیگر از موانع صحت بودند جایگزین معرفی شده تا نظام مالی اسلامی شود. ▫️سعی همه محققانی که خالصانه در این زمینه تلاش کردند مشکور است، اما تجربیات عملی نشان داده این روش راه به جایی نمی‌برد. 🔘 سوال: انسان اقتصادی غرب، یک انسان طماع سودجویی است که تمامی فعالیت اقتصادی خود را همین اساس انجام می‌دهد و در زمان تعارض منافع، منفعت خود او مقدم است. حتی مقوله اخلاق که در رویکرد جدید اقتصاد غرب در سطح وسیع به آن پرداخته شده کاملا جنبه انتفاعی دارد. با این حال چگونه می‌توان ساختارهایی که بر این اساس طراحی شده است را با رفرمهایی اسلامی نمود؟ 🔻مبنای انتشار ابزارها در بازار سرمایه تجمیع سرمایه‌های پراکنده برای انجام فعالیت اقتصادی است، اما در عمل به دلیل حاکمیت همان مبانی امور دیگری نیز اتفاق می‌افتد از قبیل: 1️⃣معاملاتی از قبیل فروش استقراضی، خرید اعتباری و… که بسیاری اوقات به بخش واقعی کمک نمی‌کند. 2️⃣ بورس بازی پدیده غالب بازار می‌شود و سبب جدایی بخش مالی از بخش واقعی می‌شود. 3️⃣ مشتقات که برای مدیریت ریسک ابداع شدند در بسیاری اوقات اصالت پیدا نموده به پاشنه آشیل نظام مالی تبدیل می‌شود. ➕ این نظام پولی و مالی در دنیای غرب سبب یک سری پیشرفت‌های اقتصادی شده ولی از دیگر سوی دیگر منشأ اختلافات طبقاتی شدیدی شده که در بحران ضد وال‌استریت ۲۰۰۸ مشاهده نمودیم و اعتراضات در خیابانی انجام شد که مرکز بورس‌ها و بانک‌های دنیا است. اعتراض کنندگان نظام پولی و مالی غرب را منشأ این دانستند که ۹۹ درصد ثروت جامعه نصیب یک درصد شده است. یکی از مطالب آنها این بود که یک درصد ثروتمند آمریکا، نیمی از سهام، اوراق قرضه و سرمایه جمعی کشور را در اختیار دارند. در مقابل ۵۰ درصد از آمریکایی‌های کم درآمد، تنها پنج دهم درصد از سرمایه گذاری را بر عهده گرفته اند. آنها همچنین گفتند فقط پنج درصد کل بدهی‌های شخصی آمریکا مربوط به یک درصد ثروتمند آمریکاست. در همین حال، ۹۰ درصد آمریکایی‌ها متعهد ۷۳ درصد بدهی‌های این کشور هستند. ▫️ادامه دارد... #مواضع #تحلیل ____ 🚨پویش مبارزه با قمار سازمان‌یافته 🎲 @Qomar_ir