💠 گزارشی از مقاله: «بازخوانی روایات دال بر اختلال‌افکنی پیامبر (ص) در تجارت مکی» [بخش ۱ از ۲] 🔹 بنا بر نقل‌های سیره و مغازی، یکی از اقدامات پیامبر (ص) در جهت تقابل نظامی (سیاسی و اقتصادی) با قریش در سالهای ابتدایی اقامت ایشان در مدینه، تعرض به کاروان‌های تجاری مکیان بوده است. عمده این حملات در سه سال اول مهاجرت به مدینه صورت پذیرفت، لیکن موارد محدودی از این تعرضات در سال‌های بعد نیز گزارش شده است. گروهی از محققین غربی به پیشگامی فرد دانر (Fred Donner) استاد شهیر دانشگاه شیکاگوی آمریکا، روایات مذکور را مبنایی برای طرح‌ریزی فرضیه‌ای قرار دادند که به تبین علت کامیابی پیامبر (ص) در اشاعه دین اسلام می‌پردازد. اسلام به عنوان آیین اقلیتی ضعیف و ستمدیده در مکه، در مدتی کوتاه به جنبشی عظیم مبدل گردید که بخش وسیعی از جهان دوران باستان متاخر (Late Antiquity) را مورد تاثیر قرار داد و همین امر دانر (و پیروان او) را بر آن داشت تا آنچه اختلال‌افکنی پیامبر (ص) در تجارت قریش میخوانند را علت اصلی موفقیت‌های راهبردی پیامبر (ص) قلمداد کنند. توضیح این که تعرضات مسلمین به کاروان‌های مکه، شهری که فاقد منابع و زیرساخت‌های لازم برای کشاورزی و دامداری بوده و حیات آن به تجارت وابسته بود، شریان حیاتی‌ای که قریش برای زنده ماندن بدان نیازمند بود را قطع کرده و بدین سان مکیان در نهایت امر تصمیم به پیوستن به جنبش پیامبر گرفتند و اسلام آوردند. تحقیق حاضر به بررسی جوانب مختلف این نظریه پرداخته و با بهره‌گیری از روش‌های نوین نقادی سیره، از جمله صحت‌سنجی سیره در پرتو آیات قرآن و نیز استفاده از روش نقد فرم (Form Criticism)، روایات حمله به کاروان‌های تجاری را در بوته نقد قرار داده است. در این راستا حملات مذکور در سه بازه زمانی قبل از جنگ بدر، جنگ بدر و بعد از جنگ بدر ارزیابی شده‌اند. نوشتار حاضر بر بخش مربوط به جنگ بدر متمرکز است و علاقه‌مندان می‌توانند برای آگاهی از بخشهای دیگر به متن مقاله مراجعه نمایند. در خصوص مقطع زمانی قبل و بعد از بدر، تنها به ذکر یک نکته مهم بسنده می‌شود: تعداد حملاتی که به کاروان‌های مکیان در متقدم‌ترین منابع سیره نبوی (یعنی آثار ابن اسحق، معمر بن راشد و موسی بن عقبه) نقل شده تنها سه مورد (مشتمل بر جنگ بدر) بوده است؛ اما این حملات در مغازی واقدی (م. ۲۰۷ هـ.ق.) که با فاصله زمانی قریب به نیم قرن بعد از نخستین کتب سیره نگاشته شده، به یازده مورد افزایش یافته است. این مقاله شواهدی را در جهت توضیح «رشدِ نمایی» تعداد این حملات ارائه کرده که مهم‌ترین آنها اقتضائات سیاسی-نظامی دستگاه خلافت عباسی (خاصه مبارزه با بیزانس در مرزهای امپراطوری اسلامی) است که مستلزم هرچه تهاجمی و نیرومندتر نشان دادن اسلام آغازین بوده تا از این رهگذر برای تشجیع و تهییج مبارزان در ثغور (مرزها) با بیزانس بهره‌برداری گردد. 🔹 اما در خصوص جنگ بدر، این مقاله به مقایسه آیاتی که در شان این واقعه نازل شده با روایت سیره و مغازی پرداخته و نشان داده که دو روایت مذکور تناقض‌های آشکار و مانعةالجمعی با یکدیگر دارند. روایت سیره تصریح دارد که پیامبر (ص) به همراه گروهی از مسلمین برای تعرض به کاروان ابوسفیان از مدینه خارج شدند. این قرائت از داستان بدر تاکید دارد که مسلمین ابتدائا آگاه نبودند که جنگی تمام عیار در راه است و تنها بعد از آنکه مکیان برای مجازات مسلمین و پیش گیری از تعرضات آتی آنان عازم بدر شدند، مسلمین دریافتند که می‌بایست با لشکری عظیم مواجهه نمایند. پیام اصلی که این داستان در پی انتقال آن به مخاطب می‌باشد آن است که گروهی از مسلمین که از همراهی با پیامبر (ص) در بدر بازماندند ( که به المتخلفون عن البدر موسومند) سزاوار هیچ عتاب و سرزنشی نیستند، چرا که پیامبر (ص) مدینه را تنها به قصد تعرض به کاروان ترک کرده بودند و نه برای جنگی سرنوشت‌ساز. نقل‌های سیره از صحابیان مختلفی همچون اسید بن حضیر و کعب بن مالک نام می برد که از پیامبر (ص) به خاطر تخلف از جنگ بدر پوزش طلبیده و اظهار کردند که اگر می‌دانستند جنگی در کار است ایشان را یاری می‌کردند و پیامبر نیز اعتذار ایشان را پذیرفتند. [مطالعه ادامه در بخش ۲] @QuranHadithresearches