«در این عصر که من درک کردم و گمان دارم هیچ یک از آقایان درک نکرده اید، ابتلای رضاخان است که انگلیسیها آن وقت رضا خان را آوردند و کودتا درست کردند و مسلّط کردند،
رضاخان پس از کودتا، خود را بسیار مذهبی نشان می داد و در جلسات روضه خوانی شرکت می کرد اما پس از رسیدن به قدرت به مبارزه با مذهب پرداخت،
رضاخان را بر ملّت. مأمور اجرای مقاصد اجانب بود... و خدا می داند چه مصیبتها در زمان آن پدر کشیدیم...»،
(صحیفه امام خمینی، ج 4، ص482)،
«... دوره سابق هم دوره قجر بود و آنها هم فاسد بودند اما نه به فساد اینها، این پدر و پسر، رکورد فساد را شکستند..»؛
(صحیفه امام خمینی، ج 10، ص 187).
اگر میبینید همه آدمهای حسابىِ ایران، با رضاخان مخالفند، به خاطر آن است که آدم لاتِ بی سر و پایی بود که اصلاً اسم دین را نشنیده و مزه آن را هم نچشیده بود.
او در یک خانواده بی سوادِ لاابالی و دور از معارف دینی تربیت شده بود و وقتی هم که بزرگ شد، در میان قهوهخانهها و میخانهها و الواط پرسه میزد؛
اصلاً رضاخان کسی نبود که با دین سر و کاری داشته باشد؛ مزاجش آماده معارضه با دین، آن هم به قصد براندازی، بود؛
آدمهای ضعاف النفسِ بددلِ کج سلیقهای هستند که گاهی از کارهای به اصطلاح عمرانی رضاخان تعریف میکنند و مثلاً میگویند او راه آهن کشید و امنیت را برقرار کرد!
باید از اینها پرسید که آیا احداث راهآهن و ایجاد امنیت برای مردم بود یا برای قدرتهای خارجی!؟
چه کسانی از این کارهای به اصطلاح عمرانی سود میبردند؟...
(بیانات رهبر فرزانه انقلاب۱۳۷۴/۰۶/۱۴)
🌸
@ROOZBARG🌸