⁉️سوال
بشر چه نیازی به دین داره،چرا ما باید دینی داشته باشیم
🗯پاسخ:
❗️برای ضرورت و نیاز انسان به دین آسمانی دلایل بسیاری وجود دارد که به برخی از آن ها در چند محور اشاره می شود ؛
1⃣ضرورت دین در حوزه رشد عقلى:
❗️عقل براى هدایت و تأمین سعادت انسان کافى نیست، بلکه عقل جهت رشد و شناخت برخى از واقعیات، نیاز به دین دارد زیرا عقل در شناخت برخى از مسایل عاجز است . در تشخیص حق و باطل دچار مشکل میشود. دین است که در برخى موارد زمینه های حکم عقل را فراهم مىنماید .آن را در تفسیر زندگى، شناخت جهان و شناخت مبدأ و معاد کمک مى کند.
❗️بر اساس نیاز عقل به دین است که یکى از فلسفه هاى بعثت پیامبران «رشد عقلانى» بیان شده است. امام علی فرمود:
«خداوند رسولانش را فرستاد... تا گنجینههاى عقل را آشکار سازند...».
📚نهج البلاغه خطبه1
2⃣ضرورت دین در تشریع و قانونگزاری:
❗️اندیشمندان باور دارند که انسان ها مدنى بوده و نیاز به زندگى دسته جمعى دارند تا نیازهاى خویش را با تعامل تأمین کنند. اولین مؤلفه زندگى دسته جمعى، وجود قانون و اجراى آن است؛ زیرا بدون قانون نمى توان امنیت و عدالت را برقرار کرد و از حقوق مردم دفاع نمود.
🗯طرفداران دین معتقدند که عقل و علم به تنهایى قادر نیستند که همه مصالح و مفاسد انسان ها را درک کرده و بر اساس آن قانون وضع کند.ما نباید فراموش کنیم که معلومات و ادراکات عقلى ما در برابر آنچه که نمى دانیم، قطره ای در مقابل یک اقیانوس عظیم است، و این حقیقتى است که همه دانشمندان اعم از مادى و غیر مادى به آن معترفند.
❗️محدودیت عقل انسان از یک سو و نیاز انسان به قانون از جانب دیگر این امر را ضرورى مى نماید که خداوند هم باید قانون وضع کند و هم براى اجراى قانون پیامبران را ارسال نماید تا آن ها را با اجراى قانون، ارتباط انسان ها با خدا را بر قرار نمایند و سعادت آنان را تأمین کنند. این قوانین همان دین است که مجریان آن پیامبران هستند.
❗️امام صادق در خصوص فلسفه بعثت پیامبران فرمود:
🔷«... هنگامى که ثابت کردیم خالق و آفریدگارى داریم و آن آفریدگار هرگز به چشم دیده نمى شودو قابل لمس نیست تا بندگانش با او تماس مستقیم داشته باشند، ثابت مى شود که او سفیرانى میان بندگانش دارد که دستورهاى او را به آنها مى رسانند و آن ها را به آنچه مصالح و منافع شان در آن است و مایه بقاى آن ها و ترک آن مایه فناى آنان مى شود رهنمون مىشوند»
📚الکافی ج1 ص168
3⃣ ضرورت دین در حوزه اخلاق و تربیت:
❗️در حوزه اخلاق و تربیت نیز انسان ها به دین نیاز دارند، زیرا عقل و دانش انسان در رشد فضایل اخلاقى و تفسیر و شناخت مفاهیم آن عاجز است؛ از این رو امروزه این لغزش به وجود آمده است که ارزش های اخلاقى و کرامت انسانى، در لذت دنیوى، قدرت گرایى و ثروت ظهور مى کند.
❗️در مکاتب اخلاقى به وجود آمده، هر کدام خوشبختى انسان را در یک چیز دانسته اند یکى در لذّت گرایى، دیگرى در ترک لذّت، یکى در سود خواهى و دیگرى در قدرت طلبی می دانند. این نشان از سردرگمى عقل در شناخت راه سعادت و نجات بشرى است. براى نجات بشریت و پیمودن راه سعادت باید از دین کمک گرفت، دینى که توسط رسولان الهى براى ما انسان ها آورده شده است. به همین جهت پیامبر فرمود:
❗️«من براى کامل کردن فضیلت های اخلاقی مبعوث شدم».
📚کنزالعمال ج11 ص420
❗️این حدیث بیانگر آن است که عقل به تنهایى براى کسب فضایل و مفاهیم اخلاقى کافى نیست، بلکه براى تشکیل جامعه آرمانى نیاز به مکمّل دارد که آموزه های اخلاقى است. شاید بر همین اساس باشد که یکى از فلسفه بعثت پیامبر تعلیم و تربیت بیان شده است.
4⃣ضرورت دین در راهنمایى به زندگى و آرامش بخشی:
❗️انسان داراى دو بُعد مادى و معنوى است که پرورش و هدایت هر دو نیاز به راهنمایى دارند. عقل و علم در پرورش بُعد مادى تا اندازه ای موفق بوده اند ولى تقویت و پرورش بُعد معنوى، نیاز به راهنماى دیگر دارد که دین است. دین در ایجاد آرامش (که یکى از نیازهاى روحى انسان است) نقش بنیادى دارد، زیرا دین با راهنمایى خود زندگى انسان را هدفمند نموده و زمینه هایى را فراهم مى کند که انسان به مبدأ و معاد اعتقاد پیدا کند. اعتقاد به مبدأ و معاد سختى ها و مشکلات زندگى را معنا دار نموده و به انسان آرامش مى دهد
❗️ دین، اطلاعاتى را در اختیار انسان مى نهد تا زندگى براى او در مجموعه هستى، میسّر و مطبوع شود.
5⃣نقش دین در برقرارى قسط و عدل:
❗️تاریخ انسان ها چالش و اختلافات و ظلم هایی را شاهد بوده، این در حالى است که بشر از عقل و دانش برخوردار مى باشد. عقل در چالش زدایى و ایجاد زندگى مسالمت آمیز موفق نبوده؛ همچنین عقل در تعریف صلح و تبیین شرایط و عوامل برقرارى عدالت نیز دچار مشکل شده است و عامل بازدارنده در برابر ظالمان به حساب نمى اید.
👇👇👇ادامه پاسخ