🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 👌با توجه به آنچه در بالا آمد كه همه از محكمات تاريخ و حديث محسوب مى شود و طبعاً جمله هاى متشابهى ماند خطبه بالا را بايد در پرتو آن تفسير كرد شكّى باقى نمى ماند كه امام عليه السلام در اين خطبه مى خواهد، عدم علاقه خود را به مسأله خلافت روشن سازد و نهايت تواضع خويش را در اين امر نشان دهد و هم به مردمى كه اصرار در بيعت با او داشتند، بگويد كه اگر من قدرت را بدست گيرم برنامه ام دنبال روى از روش هاى نادرست پيشين نيست.بلكه چاره اى جز اين ندارم كه شما را به راه حق باز گردانم و ارزش هاى عصر پيامبر را زنده كنم .هر چند خوشايند گروه زيادى نباشد و عَلَم مخالفت بر پا دارند و طوفان هايى بپا كنند. ❗️امام اتمام حجت می کند که اگر من زمام امور را بدست گیرم جز حق و عدالت و سنت پیامبر و رضای خدا را به رسمیت نمی شناسم و این بر شما سخت و ناگوار است و در برابر من شورش می کنید بنا براین بهتر است که من را رها کنید و دیگری را برگزینید زیرا شما من را در این مسیر همراهی نمی کنید و من نیز تا زمانی که همراهان واقعی نداشته باشم وظیفه ای در قبال خلافت شما ندارم . ❗️با توجّه به اين نكات، نوبتى براى اين باقى نمى ماند كه بحث كنيم، آيا اين خطبه دليل بر آن نيست كه امامت منصوص نبوده. و يا اينكه معيار براى امامت و خلافت تنها آراى مردم است و بس! زيرا اين سخن را كسى مى گويد كه تنها ظاهر اين خطبه را مورد توجّه قرار دهد و از تمام قراين تاريخى و سخنان ديگر امام در نهج البلاغه و غير آن، چشم بپوشد 📚پیام امام امیر المومنین ج4 ص208 ♻️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht