❗نقد وپاسخ تناقضات قرآن: . . 👈1👈در ایه ی 91 سوره ی صافات ابراهیم برای تشخیص بتها و تمایز انها از خدا گفته چرا شما سخن نمیگویید؟ یا غذا نمیخورید؟ و از این گفته نتیجه گرفته که اینها خدا نیستند ...حال بر پایه ی منطق ابراهیم که خود خداهم در قران آنرا تایید کرده مگر الله غذا میخورد یا سخن میگوید که بفهمیم او واقعا خدا است؟ تا نهانى به سوى خدايانشان رفت و [به ريشخند] گفت آيا غذا نمىخوريد (۹۱) شما را چه شده كه سخن نمىگوييد (۹۲) سوره ی صافات . 👈2👈ابراهیم به بت پرست ها گفته است اگر بت های شما قدرتی دارند، به آنها بگویید خورشید را از مغرب در آورند و در مشرق غروب دهند،آیا این روش درست است؟ ما نیز میتوانیم از مسلمانان بخواهیم اگر الله قدرتی دارد همینکار را بکند و چون این کار انجام نشد به روش ابراهیم نتیجه بگیریم الله وجود ندارد، وقرآن باطل است… . آيا از (حال) آن كس كه چون خدا به او پادشاهى داده بود (و بدان مىنازيد، و) در باره پروردگار خود با ابراهيم محاجّه (مى)كرد، خبر نيافتى؟ آنگاه كه ابراهيم گفت: (پروردگار من همان كسى است كه زنده مىكند و مىميراند.) گفت: (من (هم) زنده مىكنم و (هم) مىميرانم.) ابراهيم گفت: (خداى من) خورشيد را از مشرق برمىآورد، تو آن را از مغرب برآور. پس آن كس كه كفر ورزيده بود مبهوت ماند. و خداوند قوم ستمكار را هدايت نمىكند. (۲۵۸)سوره بقره . . 👈3👈در قرآن در ماجرای خضر و موسی آمده است که خضر بچه جوانی را میکشد و میگوید او وقتی بزرگ شود آدم فاسدی میشود....آیا قصاص قبل از جنایت کاری عادلانه است؟ اگر عادلانه هست چرا علی قبل از اینکه ابن ملجم او را بکشد او را قصاص نکرد؟ یکی از دلایلی که مسلمین برای اشتباه خدا یعنی"آزمایش بندگان "(که در تناقض با صفات خداست"یعنی آگاهی به آینده"هست)می آورند...این است که خدا به آینده آگاه است و میداند کدام انسان به"بهشت"و کدام به"جهنم "میرود اما او"قصاص قبل از جنایت "نمیکند... (زیرا امتحان کردن به اصل"آگاهی و دانایی خدا" لطمه میزند) حال چرا خداوند به پیامبرش اجازه ی کشتن نوجوانی را داد که هیچ جرمی مرتکب نشده بود؟؟؟ . پس رفتند تا به نوجوانى برخوردند [بنده ما(خضر)] او را كشت [موسى به او ] گفت آيا شخص بىگناهى را بدون اينكه كسى را به قتل رسانده باشد كشتى واقعا كار ناپسندى مرتكب شدى (۷۴)سوره کهف . (خضر گفت)و اما نوجوان پدر و مادرش [هر دو] مؤمن بودند پس ترسيديم [مبادا] آن دو را به طغيان و كفر بكشد (۸۰) سوره ی کهف ✅پاسخ: 1⃣در رابطه با آیات استدلال شده درمورد حضرت ابراهیم: "قرآن می گوید ابراهیم به سراغ خدایان آنها آمد نگاهی به آنها وظرف هایی که در اطرافشان بود افکند واز روی تمسخر صدا زد ایا از این غذاها نمی خورید؟ این غذا هارا عبادت کنندگانتان فراهم کرده اند غذاهای چرب ومتنوع چرا میل نمی کنید؟اساسا چرا حرف نمی زنید؟ چرا لال وبسته دهن هستید؟ او بخوبی می دانست که آنها نه غذا می خورند ونه سخن می گویند وموجودات بی جان هستند اما در حقیقت می خواست دلیل برنامه بت شکنی خودرا به این صورت زیبا بیان کند که ایا خدایانی که کوچکترین اثار حیات در آنها نیست شایسته پرستش هستند" 📚تفسیر نمونه،ج19 ص93 غرض ابراهیم توجه دادن به بی حیاتی وبی جانی بت ها بوده است روی این حساب برای اشاره به این هدف به برخی از اثار حیات یعنی خوردن وسخن گفتن اشاره کرده است. هدف ابراهیم آن نبوده که بگوید خدا کسی است که بخورد وسخن بگوید واگر خدایی چنین نباشد خدا نیست. بلکه هدف او این بود که بگوید خدا باید کسی باشد که زنده است وحیات داشته باشد وموجود بی جان خدا نمی تواند باشد وبرای رسیدن به این هدف متذکر غذا خوردن وسخن گفتن شده است تا نشان دهد بت ها موجوداتی بی جان هستند اما خداوند حیات محض است بقره 255- ال عمران 2- طه 111- وبی نیاز مطلق است ونیازی به خوردنی ها ندارددملک 1- طلاق 12- فاطر 44- البته تکلم وسخن گفتن به عنوان یکی از صفات فعل برای خداوند ثابت است اعراف 1443- بقره 75- توبه 6- فتح 15 2⃣درمورد اشکال دوم: مخاطب ابراهیم در آن جریان نمرود بوده است نه بت ها. "نمرود ادعای خدایی کرد ومی گفت من خدا هستم. ابراهیم برای ابطال ادعای او گفت که خداوند خورشید را از طرف مشرق می آورد تو اگر راست می گویی وحاکم بر جهان هستی خورشید را از طرف مغرب بیاور وبه این ترتیب ابراهیم نمرود را مغلوب کرد" 📚تفسیر نمونه،ج2 ص288 ❗حال اگر شما در زمان رسول خدا بودید به ایشان می گویید اگر الله شما قدرتی دارد همین کار را بکند تا به تو ایمان آوریم یعنی خدایت خورشید را از مغرب بیرون آورد تا به تو ایمان اورم پاسخ میدهیم: پیامبران همواره از انجام معجزات اقتراحی امتناع می کردند. معجزات اقتراحی معجزاتی است که از طریق بهانه جویی های لجوجان مطرح می شد. آنچه وظیفه پیامبران است اثبات صدق دعوی خود از طریق معجزات یا طرق دیگر می باشد بن بر