سوال ایا خدا بر روی عرش است مگر خدا جسم است معنای جمله الرحمان علی العرش استوی چیه ✅پاسخ عرش در لغت به معنى چيزى است كه داراى سقف بوده باشد و گاهى به خود سقف نيز عرش گفته مىشود مانند: أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها (مانند كسى كه از كنار قريهاى گذشت در حالى كه آن چنان ويران شده بود كه سقفهايش فرو ريخته و ديوار بر سقفها در غلطيده بود) (بقره آيه 259). گاهى به معنى تختهاى بلند همانند تخت سلاطين نيز آمده است، چنان كه در داستان سليمان مىخوانيم كه مىگويد: أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِها: كداميك از شما مىتوانيد تخت او (بلقيس) را براى من حاضر كنيد (سوره نمل آيه 38). و نيز به داربستهايى كه براى برپا نگهداشتن بعضى از درختان مىزنند، عرش گفته مىشود: همانطور كه در قرآن مىخوانيم وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ: او كسى است كه باغهايى از درختان داربستدار و بدون داربست آفريد (انعام آيه 141). ❗️ولى هنگامى كه در مورد خداوند به كار مىرود و گفته مىشود عرش خدا، منظور از آن مجموعه جهان هستى است كه در حقيقت تخت حكومت پروردگار محسوب مىشود. اصولا جمله اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ كنايه از تسلط يك زمامدار بر امور كشور خويش است، همانطور كه جمله ثل عرشه (تختش فرو ريخت) به معنى از دست دادن قدرت مىباشد، در فارسى نيز اين تعبير كنايى زياد به كار مىرود، مثلا مىگوئيم در فلان كشور، جمعى شورش كردند و زمامدارشان را از تخت فرو كشيدند، در حالى كه ممكن است اصلا تختى نداشته باشد، يا جمعى به هواخواهى فلان برخاستند و او را بر تخت نشاندند، همه اينها كنايه از قدرت يافتن يا از قدرت افتادن است. بنا بر اين در آيه مورد بحث جمله اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ كنايه از احاطه كامل پروردگار و تسلط او بر تدبير امور آسمانها و زمين بعد از خلقت آنها است. و از اينجا روشن مىشود: آنها كه جمله فوق را دليل بر تجسم خدا گرفتهاند گويا توجه به موارد استعمالات فراوان اين جمله در اين معنى كنايى نكردهاند. 📚تفسیر نمونه ج6 ص204 🆔ایدی برای طرح سوالات @poorseman