⁉️سوال اگر شما می گویید قران تحریف نشده است پس روایاتی که می گوید قران تحریف شده است را چگونه پاسخ میدهید ♦️پاسخ ♻️در کتاب شریف تفسیر نمونه ،ایت الله مکارم چنین می اورد: ❗️«مهمترین دستاویزى که بعضى براى مساله تحریف به دست آورده اند، روایات مختلفى است که بر اثر عدم درک مفهوم واقعى آن، و یا عدم بررسى سند آنها چنین سوء تعبیرى به وجود آمده است.این روایات بر چند گونه است: 🔷1⃣قسمتى از این روایات، روایاتى است که مى گوید: على(علیه السلام) بعد از وفات پیامبر به جمع آورى قرآن پرداخت، و هنگامى که آن را جمع کرد و بر گروهى ازصحابه که اطراف مقام خلافت را گرفته بودند، عرضه فرمود، آنها از آن استقبال نکردند و على(علیه السلام) گفت: دیگر آن را نخواهید دید!.ولى با دقت در همین روایات روشن مى شود، قرآنِ نزد على(علیه السلام) با دیگر قرآنها ابداً تفاوت نداشت، بلکه این تفاوت در سه چیز بود: 💢نخست این که: آیات و سورهها به ترتیب نزول تنظیم شده بود. 💢 دیگر این که: شان نزول هر آیه و سوره در کنار آن قید شده بود. 💢سومین امتیاز این که تفسیرهایى که از پیامبر شنیده بود و همچنین آیات ناسخ و منسوخ در آن درج شده بود.بنابراین، قرآنى که على(علیه السلام) به جمع آورى آن پرداخت، چیزى جز این قرآن نبود و مازادش «تفسیرها» و «تاویل ها» و «شان نزول ها» و «تمیز ناسخ و منسوخ» و مانند آن بوده است، و به تعبیر دیگر، هم قرآن بود، و هم تفسیر اصیل قرآن.در کتاب «سلیم بن قیس» مى خوانیم: «اِنَّ اَمِیْرَالْمُوْمِنِیْنَ(علیه السلام) لَمّا رَاى غَدْرَ الصَّحابَهِ وَ قِلَّهَ وَفایِهِمْ لَزِمَ بَیْتَهُ، وَ اَقْبَلَ عَلَى الْقُرْآنِ...، فَلَمّا جَمَعَهُ کُلَّهُ، وَ کَتَبَهُ بِیَدِهِ، تَنْزِیْلَهُ وَ تَاْوِیْلَهُ وَ النّاسِخَ مِنْهُ وَ الْمَنْسُوخَ، بَعَثَ اِلَیْهِ اَبُوبَکْرَ اَنْ اُخْرُجْ فَبایِعْ، فَبَعَثَ اِلَیْهِ اَنِّى مَشْغُولٌ فَقَدْ آلَیْتُ عَلى نَفْسِى یَمِیْناً لا اَرْتَدِى بِرِداء اِلاّ لِلْصَّلاه حَتّى اُوَلِّفَ الْقُرْآنَ وَ اَجْمَعَهُ...»: (هنگامى که امیرمومنان على(علیه السلام) خیانت و بىوفایىصحابهرا مشاهده کرد، خانه را ترک نگفت، بهقرآنروى آورد، [و مشغول جمع آورى همه قرآن، و نوشتن آن با دست خود شد]... و هنگامى که تمام آن را جمع و آن را با دست خود نوشت و حتىتنزیلو تأویلو ناسخ و منسوخ آن را جمع آورى فرمود، در این هنگام، ابوبکربه سراغ امام فرستاد که از خانه بیرون آى و بیعتکن! او در پاسخ، پیغام فرستاد: من مشغولم، سوگند یاد کرده ام که عبا بر دوش نگیرم مگر براى نمازتا همهقرآنرا گردآورى کنم...). 📚بحار الانوار ج19 ص11 ♦️2⃣قسمتى دیگر از این روایات روایاتى است که اشاره به تحریف معنوى قرآن مى کند. زیرا مى دانیم تحریف بر سه گونه است: «تحریف لفظى»، «تحریف معنوى» و «تحریف عملى».منظور از «تحریف لفظى» آنست که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود (این همان چیزى است که ما و همه محققان اسلامآن را شدیداً انکار مى کنیم).«تحریف معنوى» آنست که ا یه اى را آن چنان معنى و تفسیرکنند که خلاف مفهوم واقعى آن باشد.و نیز «تحریف عملى» آنست که آن را بر خلاف، عمل کنند. مثلاً در تفسیر «على بن ابراهیم» از «ابوذر» چنین مى خوانیم: هنگامى که آیه: «یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ» نازل شد، پیامبر فرمود: روز قیامت از مردم سوال مى کنند: باثقلین(قرآن و عترت پیامبر) چه کردید؟ مى گویند: «اَمّا الاَکْبَرُ فَحَرَّفْناهُ، وَ نَبَذْناهُ وَراءَ ظُهُورِنا...»؛ (ما ثقل اکبر (قرآن) را تحریف کردیم و پشت سر انداختیم). 📚تفسیر برهان ذیل ایه 106 ال عمران ❗️ پیداست منظور از تحریف، در اینجا همان دگرگون ساختن مفهوم قرآن و پشتِ سر انداختن آنست. ♦️3⃣قسمت دیگرى از این روایات، روایاتى است که قطعاً مجعول است و براى بى اعتبار ساختن قرآن به دست دشمنان و منحرفان یا افراد نادان ساخته و پرداخته شده است. مانند روایات متعددى که از «احمد بن محمّد بن سیّارى» نقل شده است که عدد این روایات به صد و هشتاد و هشت روایت! بالغ مى شود و مرحوم «حاجى نورى» در کتاب «فصل الخطاب» فراوان از او نقل کرده است. ♦️«سیّارى» راوى این احادیث، به گفته بسیارى از بزرگان علم رجال، کسى بوده است، فاسد المذهب، غیر قابل اعتماد، و ضعیف الحدیث، و به گفته بعضى، اهل غلوّ، منحرف، معروف به اعتقاد به تناسخ و کذّاب، و به گفته «کشّى» صاحب رجال معروف، امام جواد(علیه السلام) در نامه خود، ادعاهاى «سیّارى» را باطل و بى اساس خوانده است. ❗️البته روایات تحریف، منحصر به «سیّارى» نیست ولى قسمت مهمش به او باز مى گردد!.در میان این روایات مجعول، روایات مضحکى دیده مى شود که هر کس مختصر اهل مطالعه باشد، فوراً به فساد آن پى مى برد. مانند روایتى که مى گوید در آیه3 سوره «نساء»: «وَ اِنْ خِفْتُمْ اَلاّ تُقْسِطُوا فِی الْیَتامى فَانْکِحُوا