⁉️سوال خدایی که صفت های خود را نقض می کند ؛ ⇩⇩ ● افعال موجودات از دو حال خارج نیست . 1. یا برای رسیدن به هدفی انجام می شود . 2. یا کاری است عبث و بیهوده . ▓ ممکن است کمک به دیگران را مثال بزنید و عنوان کنید که این کار خارج از این دو حالت است اما انسانی که به نیازمندی کمک می کند ، در پی اقناع حس نوع دوستی خود است و این نیاز را در خود می بیند و تنها با دست گیری و کمک رسانی و عمل در این زمینه وجدانش آسوده میگردد . بنابر این برای افعال موجودات ، حالتی خارج از این دو صورت نمی توان متصور شد . ◆ قطعا این جمله را بسیار شنیده اید : " خلقت جهان هدف مند است و خدا برای آفرینش هدفی داشته است " پذیرش اینکه خدا از خلق جهان هدفی داشته است ، مستلزم این است که بپذیریم خدا نیازی داشته است ( زیرا هدف ها در پی رفع نیاز ها و یا خواسته ها بنا می شوند ) و این با صفت خدا که بودن اوست در تعارض است . ■ حال اگر بگوییم خدا بی نیاز است و هدفی نداشته است که با خلقت جهان به آن برسد ، به این نتیجه می رسیم که اساسا "خلقت امری بیهوده و عبث بوده است "(پیش تر گفتیم که کار بی هدف ، قطعا بیهوده است ) . و این نیز با دیگر صفت خدا که همان بودن اوست سازگار نسیت . (حکیم کسی است که کاری عبث انجام نمی دهد ) . ✔ این تناقض منطقی بیان می دارد که وجود خدا یی با این اوصاف امری محال وغیر منطقی است . ♦️پاسخ ❗️در این شکی نیست که خداوند حکیم در افعال خود دارای غرض است و دلایل متعدد عقلی و نقلی بر این امر دلالت می کند 🔷دلیل عقلی به ما می گوید که هر فعلی که برای مقصد و غرض معینی انجام نگیرد نزد عقلا عبث و بیهوده بحساب می آید و این فعل نزد عقلا قبیح است و کار قبیح بر خداوند حکیم محال است ♦️یکی از دلایل نقلی ایه 115 مومنون است که می فرماید: « ایا گمان کرده اید که ما شما را از روی بیهودگی افریدیم » ❗️ومی فرماید: 🔷صاحبان خرد و اندیشه با تامل در خلقت اسمانها و زمین پی می برند که خداوند این عالم را بیهوده نیافریده است 📓161 ال عمران ♦️ومی فرماید: « اسمانها و زمین را و انچه بین انهاست از روی بیهودگی خلق نکردیم» 📓دخان 38 🔵اما غرض و هدف خداوند به مخلوقات بر می گردد نه به خودش تا اشکال شما مطرح شود ❗️توضیح : ♦️گاهی فاعلی فعلی را انجام می دهد غرضش به ذات خودش بر می گردد و گاهی برای منفعت رسانی به دیگران کاری را انجام می دهد اگر غرض از نوع اول باشد بر ذات حق ناروا است زیرا که نشانه نقص و کمبود فاعل است ولی اگر از نوع دوم باشد عین کمال و ناشی از کمال فاعل است نه ناشی از نقص ♻️خورشید که نور افشانی می کند و عالم را روشن می سازد برای این است که واجد این کمال است و لذا می دهد نه اینکه محتاج به نبات و جماد و حیوان و ارض باشد 🔶در مورد خداوند غرض و هدف از نوع دوم اشکال ندارد زیرا که او فیاض علی الاطلاق بوده و بخلی در ساحت او راه ندارد پس باید کمال بخش و کمال افرین باشد و وجود موجودات کمال است لذا باید بیافرینددو این لازمه خدایی است( دقت کنید): 🔺من نکردم خلق تا سودی کنم 🔺بلکه تا بر بندگان جودی کنم 📚شرح فارسی کشف المراد،ص215 📚الالهیات،علامه سبحانی،ج1 ص263