🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
[شبهه‼👇🏻👇🏻👇🏻 🕸 دنیا هم اکنون منتظر یک *ناجی* است. اما این ناجی از عبادتگاه یا مسجد یا کلیسا بیرون ن
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ ♦️ از نظر قرآن عزت انسان در چیست؟ کجاست؟ 🍀 «الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا» ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺮک ﮔﻮﻳﻨﺪ ، ﺁﻳﺎ ﻧﺰﺩ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻋﺰّﺕ ﻣﻰ ﻃﻠﺒﻨﺪ؟ ﻋﺰّﺕ ﻫﻤﻪ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ( نساء / ۱۳۹ ) ... «فإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا» 🔸 عزت انسان در کجاست ؟ 🚫 بعضی‌ها خیال می‌کنند اگر تابو شکنی کنند، اگر خطوط قرمز را رد کنند و پنجه به چهره دین بکشند شهرتی به هم می‌زنند، صاحب نام و نانی می‌شوند، غافل از اینکه: چراغی را كه ایزد برفروزد                  هر آنكس پف كند ریشش بسوزد این ضرب‌المثل کنایه از افرادی است که سعی می کنند دینداران صاحب نام را با شایعه و ایجاد شبهه‌های آبکی ترور شخصیت کنند و بعد نتیجه بگیرند که دین افیون ملتهاست... مرحوم علی اکبر دهخدا در امثال و حکم حکایتی آورده که بی ارتباط با این بحث نیست: در قدیم، مردی خادم بقعه متبركه ای بود و همه شب شمعی در آن بقعه می‌افروخت تا مردمان صاحب عقیده و فقرا آسوده باشند و از روشنایی استفاده كنند. از قضا یكی از شبها مردی طمعكار به این فكر افتاد كه شمع را خاموش كند، بقعه تاریک شود و نذوراتی كه در آنجا هست بدزدد. سر فرصت آمد شمع را از روی شمعدان برداشت. بدون توجه به اینكه توی شمعدان مقداری پنبه هست پف كرد به شمع. شعله به پنبه اثر كرد و آتش گرفت. شعله زبانه كشید و ریش آن دزد طمعكار بسوخت. نه تنها شمع خاموش نشد بلکه نورش بیشتر شد و خودش هم ناکار شد... 🔴 عزت انسان در کجاست؟ مطمئناً در جاهائی که ما فکر می کنیم نیست، چقدر آدم‌ها خواستند عزیز شوند، اما راه را اشتباه رفتند، به این و آن چسبیدند، به آمریکا و اروپا دخیل بستند تا عزیز شوند و عزیز نشدند، چون عزت را نباید بین آدمیان جستجو کرد «إِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا» 🔸 عزت فقط نزد خداست و بس، بعضی‌ها یک کارهایی می‌کنند که به خیال خودشان عزیز شوند، عمله شیطان می‌شوند و دین ستیزی می‌کنند، اتفاقاً برعکس می‌شود، آبروی نداشته‌شان به باد می‌رود... به قول مولانا: آن يکی خر داشت و پالانش نبود يافت پالان گرگ خر را در ربود کوزه بودش آب می‌ نامد بدست آب را چون يافت خود کوزه شکست از قضا سرکنگبين صفرا فزود ♦️ خیلی از مواقع جریانات زندگی دنیائی آن طوری نیست که ما فکر می کنیم «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَیْءٍ» ( مجادله / ۱۸ ) دین ستیزی می‌کنند به خیال اینکه کارشان درست می‌شود، به نان و نوائی می‌رسند، اشتباه می‌کنند... شاید هم می‌خواهند جهل خودشان را توجیه کنند و همفکرانی برای خودشان دست و پا کنند که تنها نباشند... هر چه هست اشتباه می‌کنند... ترسم به کعبه نرسی ای اعرابی این ره که می‌روی به ترکستان است «اشهد ان لاٰ الٰه الاٰ اللهُ وَحَْدهُ لاٰ شَرِیْکَ لَه»ْ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️ حبیب الله یوسفی رهپویان بصیرت 🇮🇷 eitaa.com/Rahpooyan_basirat