🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
شـهید مدافع حرم جواد محمدی را می‌توان بانی ایـن کـتاب نـام نـهاد. او در شـب عملیات، راوی کـتاب را بـ
چند بار سونوگرافی دیـروز و امـروز را کـنار هـم گـذاشت و نگاه کرد! بـعد گـفت: یکی از این‌ها حتماً اشتباه است. اما نمی‌دانست که خداوند متعال به دعای یک شهید مـی‌تواند سـرنوشت انسانی را حتی در رحم مادر تغییر دهد. الـان مـدتی اسـت کـه ایـن سید کوچک به دنیا آمده امـا سید می‌گفت: زمانی که جواد محمدی شهید شـد تـا مـدتی پـیکر او مفقود بود. من برای کار دیگری خدمت آیت‌الله ناصری رسیدم. به ایشان تصویر شهید جواد محمدی را نشان دادم و گفتم: حـاج آقـا دعـا کـنید پـیکر ایـن شـهید بـرگردد. آیـت‌الله ناصری لبخندی زدند و فرمودند: ایشان در لـحظه شـهادت مـورد عـنایت خـاص حضرت ول یـعصر (عـجل الـله تعالی فرجه الشریف) قرار گـرفتند. بـه زودی هـم پـیکرشان بـاز مـی‌گردد. مـدت کـوتاهی بـعد از ایـن صحبت، پیکر شهید جـــواد مـــحمدی بـــه مــیهن بــازگشت.(۱) 1. نـگارنده مـی‌گوید: پـدرم سـال‌ها از خـادمین هـیئت‌های تـهران بـود. عـمرش را در راه نوکری مـولایش سـپری کـرد. در اوایـل سال ۱۳۹۹ و در مـاه رمـضان از دنـیا رفـت. چـند روزی از او خبر نداشتیم. نمی‌دانستیم در برزخ وضعیتش چگونه اسـت. یـکی از بستگان، جوان خوش سیمایی را در خـواب دیـد کـه گفت: نگران پدرتان نباشید. او در اعــلی عـلیین و در مـحضر آقـا ابـاعبدالله (عـلیه‌السلام) اسـت. آنـجا نـیز مـانند دنـیا بـه مـهمانان مولایش خدمت می‌کند. بعد خودش را مـعرفی کـرد و گفت: «من جواد محمدی هستم. از شــهدای مــدافع حـرم، تـصویرم را در کـتاب دیـــــــده‌اید.» تــــــازه او را شــــــناختم. 🖤