🌀 نابغه‌ی دوران 🔸 بچه‌های مادرش یکی پس‌ از دیگری می‌مردند و فقط اسماعیل زنده مانده بود، ۱۳ سالی می‌شد که پس‌از اسماعیل فرزندی از او زنده نمانده بود! 🔹 مادرش توسل کرد و شب در خواب دید خدا به او پسری خواهد داد که روزی متولد می‌شود، که زمین از زیر خانه خدا گسترده شد! 🔹 این پسر روز ولادت حضرت عیسی و حضرت ابراهیم و روز دحوالارض به دنیا آمد! نامش را گذاشتند! سید محمدباقر صدر!