🔹برخی به کجاها رسیدند؛
و ما در ظلماتِ عالم کثرات فرو رفتهایم...
گر خبر از مُلک جان داری بیار
یا نشان از بی نشان داری بیار
از بیان و لفظ بگذر یک زمان
عشقِ بی لفظ و بیان داری بیار
ظنّ و علم و قطع را یکسو فکن
رؤیت و حسّ و عیان داری بیار
گفتگو از جام و مِی دیگر بس است
حالتی از مِی کشان داری بیار
علم و حکمت را به اهلش واگذار
های و هوی عاشقان داری بیار
بوسه شیطان بُوَد داغِ جبین
داغِ جانسوزِ نهان داری بیار
بزم وحدت جای هر بیگانه نیست
رنگ و روی مَحرمان داری بیار
شاخسارِ گلشنِ توحید را
مرغ لاهوتی زبان داری بیار
از شفیعی رهروی وامانده تر
در بیابان جهان داری بیار
👤 شعر از مرحوم حسین شفیعی
🌸🌿کانال ابرار🌿🌸
مذهبیسیاسیاجتماعی
🇮🇷
eitaa.com/Abraar