♨️دوازده بند محتشم کاشانی بند اول باز اين چه شورش است که در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله در هم است گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست اين رستخيز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جای ملال نيست سرهای قدسيان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدميان نوحه می کنند گويا عزای اشرف اولاد آدم است خورشید آسمان و زمین نور مشرقین پرورده‌ی کنار رسول خدا حسین..