امداد الهی جان مجاهدان را حفاظت کرد
اصغر تعریف میکرد: «یکبار در سوریه منطقهای دست داعشیها بود. ما رفته بودیم برای عملیات شناسایی که متوجه شدیم تکفیریها متوجه حضور ما شدند. آن منطقه کوهستانی بود و پناه بردیم به دل کوه و سنگر گرفتیم تا از حملات در امان باشیم. به اطراف ما و به فاصله چند متری مان تیر میزند، اما به ما نمیخورد جایمان را که تغییر میدادیم باز همینطور بود. یعنی دقیقا هر جا میایستادیم تیر به اطرافمان میخورد. برای همین تصمیم گرفتیم چند ساعتی همانجا بمانیم تا آرام شود. پس از چند ساعت برگشتیم به مقرمان.» برادرم اعتقاد داشت آن روز شامل امداد غیبی و نصرت الهی شدند. اصغر معتقد بود شهادت باید روزی شود و اگر کسی موعد مرگش فرا نرسیده باشد هر چقدر هم در تیررس باشد هدف قرار نمیگیرد.
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
#شهید_اصغر_پاشاپور
#هو_الشهید