رصدنما 🚩
[• #قصص_المبین💫 •] (هشتڪ رمان‌هاے امنیتےاطلاعاتے و سیاسے) #رمـان‌خـاطـرات‌مـسـتـرهـمـفـر(جاسـوس انگ
[• 💫 •] (هشتڪ رمان‌هاے امنیتےاطلاعاتے و سیاسے) (جاسـوس انگلیســـسے ) ⚡️| پس از ورود به بصره، به یکی از مساجد آن شهر رفتم. امام مسجد از عالمان مشهور سنی مذهب نامش شیخ عمرطائی بود. اورا شناختم، وظیفه ادب بجا آورده و بدو سلام کردم. ⚡️| اما شیخ از نخستین لحظه، به من سوءظن پیداکرد و شروع به پرسشهائی از هویت، اصل و نسب، خانواده و سوابقم نمود. فکر میکنم، احتمالا رنگ چهره و لهجه من اورا به شک انداخته بود. ⚡️| اما به هر ترتیبی که بود، خود را از آن تنگنا رها ساختم. و در پاسخ پرسشهای شیخ گفتم : " از اهالی "آغدیر" ترکیه‌ام، و در قسطنطنیه شاگرد شیخ احمد بوده‌ام. نزد خالد نجار شاگردی کرده‌ام." ⚡️| خلاصه آنچه را که در ترکیه آموخته بودم برای او باز گفتم. متوجه شدم که شیخ با چشم به یکی از حاضران اشاره می‌کند، ظاهرا می‌خواست بداند ترکی را درست صحبت می‌کنم. ⚡️| آن شخص با چشم جواب مثبت داد، و از این بابت خوشحال شدم. زیرا تا حدی دل شیخ را بدست آورده بودم. ولی خوشحالیم سراب فریبنده‌ای بیش نبود، و پس از چندی دانستم که هنوز شیخ به من بدبین است، و مرا جاسوس عثمانیها می‌داند و شایع بود شیخ با استاندار بصره که از سوی… … الآن وقتشه، شروع کن بخوندن👇 °• 📖 •° @Rasad_Nama‌