جنگ رسانه ای
موسسه مسیر رسانه | آموزش تخصصی سواد رسانه > سواد رسانه ای > آنچه در جنگ رسانهای رخ میدهد (تکنیکهای جنگ رسانهای)
آنچه در جنگ رسانهای رخ میدهد (تکنیکهای جنگ رسانهای)
۱۶ دقیقه مطالعه
آنچه در جنگ رسانهای رخ میدهد
آشنایی با مفاهیم و تکنیکهای حوزه تبلیغات (تکنیکهای جنگ رسانهای)
جنگ رسانهای
جنگ رسانهای یکی از برجستهترین جنبههای جنگ نرم و جنگهای جدید بین المللی است که جنگ نرم و جنگ روانی هم نامیده میشود و در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) تعریف میشود.
جنگ رسانهای حتی در شرایط صلح نیز بین کشورها به صورت غیر رسمی ادامه دارد و هر کشوری از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسیاش با استفاده از توان تبلیغاتی رسانهها بهره میبرد.
ارتش ایالات متحده آمریکا، عملیات جنگ نرم رسانهای را اینگونه تعریف میکند: جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است. بنابراین جنگ رسانهای را میتوان به هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانهای که جامعه هدف را نشانه گیرد و آنها بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به شکست وا میدارد، تعریف کرد.
تکنیکها:
برچسب زدن
از جمله اهداف مهم در جنگ روانی از بین بردن روحیه امیدواری مردم، ایجاد بی اعتمادی مردم نسبت به رهبران خود و ایجاد شکاف و چند دستگی میان مردم است. برای دستیابی به این اهداف از تکنیکهای مختلفی استفاده میشود که برچسب زدن یکی از ان تکنیکها به شمار میرود. برچسب زنی یا اسم گذاری (برچسب به یک فکر و یا عقیده زدن) برای تحریک به رد فکری و اندیشهای بدون بررسی شواهد مورد استفاده قرار میگیرد. برچسب ممکن است به یک شخصیت حقیقی، حقوقی یا به یک نهاد و یا یک نظام سیاسی زده شود. براساس این تکنیک، رسانهها واژههای مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل میکنند و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت میدهند.
تکنیک برچسبزدن رسانهها واژههای مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل میکنند و آنها را به نهادهای مختلف نسبت میدهند. هدف از این عملکرد آن است که ایده، فکر یا گروهی محکوم شود بی آنکه استدلالی در محکومیت آنها آورده شود.
یکی از استراتژیهای ترغیب دیگران همین برچسب زدن به آنها است. نسبت دادن یک خصیصه به کسی و تقاضا در مورد همان خصیصه موجب افزایش احتمال ترغیب وی به انجام آن کار میشود. الیس تایبوت و همکاران در یک آزمایش نشان دادند که برچسب زدن به دیگران موجب افزایش احتمال ترغیب آنها به انجام کاری میشود که برچسبش به آنها زده شده است. آنها برای این آزمایش از تعدادی از افراد سوالاتی در مورد شرکت در انتخابات پرسیدند و بدون توجه به پاسخ آنها و به صورت کاملا تصادفی به نیمی از آنها گفته شد که احتمال شرکت آنها در انتخابات بیشتر از متوسط جامعه است و به نیمیدیگر گفته شد که احتمال شرکت آنها در انتخابات کمتر از متوسط جامعه است. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که افراد گروه اول با نسبت ۱۵ درصد بیشتر در انتخابات شرکت کردند.
ولی علت چیست، یک دلیل روانشناسی این موضوع در پدیدهای به نام Self-Fulfilling Prophecy ریشه دارد. پدیدهای که طی آن برچسب زدن به دیگران موجب ایجاد تلقین و باور در آنها میشود تا جایی که طرف مقابل به طور ناخود آگاه در جهت برآورده کردن این خصلت تلاش میکند. به عنوان مثال هنگامی که به طور کاملا تصادفی از بین دانش آموزان چند کلاس تعدادی به عنوان نخبه به معلمان آنها معرفی میشدند عملکرد آنها به طور چشمگیری بهتر از سایر دانشآموزان میشد.
مشاهده این مطلب هم پیشنهاد می شود
زمین فیزیکی و زمین مجازی
پژوهشگران این حوزه، برچسب زنی را اسم گذاری بر یک فکر یا یک عقیده خاص یا گروهی مشخص میدانند که برای تحریک به رد عقیده یا آن گروه مورد نظر بدون بررسی شواهد، مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی ازتکنیک های دشمن درجنگ نرم برچسب زدن است. یعنی ارزش را جایگزین ضدارزش می کنند، صفات بارزاخلاقی را به ضداخلاق تعبیرمی کنند ، یک فضا سازی رسانه ای ایجاد می کنند که نتوان اصلاحش کرد. برچسب ممکن است به یک شخصیت حقیقی ، حقوقی یا به یک نهاد و یا یک نظام سیاسی زده شود؟! اینجاچیزی شبیه ترورشخصیتی مدنظراست. دراین تاکتیک ، دشمن دنبال افزایش نفرت عمومی نسبت به هدف وسوژه وکاهش محبوبیت اجتماعی آن است. یک نکته حایزاهمیت است و آن اینکه جنگ نرم بطورکلی نقطه مقابل قدرت نرم است. دشمن ازهرنقطه احساس خطرکند ، همان را آماج قرارمی دهد.