@rasmekhademii دختر امامم خواهر امامم عمه ی امامم با گل اومدن مردم قم به احترامم کجایی ای ماه شب های تارم تو بی خبر نیستی از حال زارم یه نامه از تو روی سینه ام دارم آه از فراق و دوری و درد جدایی ای آسمون من شده رخت رهایی من دارم از دنیا میرم پس تو کجایی آه ای رضاجان... با چشمای گریون دلتنگ مدینه ام با دل شکسته من این همه راه اومدم تورو ببینم به یاده تو بودم هر لحظه هرجا برادرام رو کشتن موندم تنها @rasmekhademii با اینکه خیلی سختی دیدم اما نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت نه تو اسارت رفته ای نه من اسارت آه ای رضاجان... دختر امام بود خواهر امام بود عمه ی امام بود زینب توی ازدحام کوچه های شام بود نه من توی گودال دیدم جسم بی سر نه خنجری رو دیدم روی حنجر ندیدم از تو غارت شد انگشتر از طعنه و زخم زبان ای وای زینب از خولی و شمر و سنان از مجلس نامحرم ها از محاسن هیچ نامردی سرت را برنداشت هیچ دستی روسری خواهرت را برنداشت آه ای حسین جان... @rasmekhademii 🚩 به جمع خادمین حضرت ارباب بپیوندید😍👇 ♨ @rasmekhademii ••●❖●••