تا بگیرد زندگانی ام صفا گفتم حسین
با همه بی بند و باری بارها گفتم حسین
دست هایم را گرفتی هر کجا خوردم زمین
تا نهادم دست خود را روی پا گفتم حسین
اشک هایم را خریدی ، خنده دادی جای آن
در میان خنده ها و گریه ها گفتم حسین
هر که با هر نیّتی خوانده تو را دادی جواب
گاه با اخلاص و گاهی با ریا گفتم حسین
گاه در تنهایی ام نام تو را ناله زدم
گاه در بزم عزایت بی صدا گفتم حسین
تا که دیدم نوکرانت یک به یک زائر شدند
ناگهان بغضم شکست و بی هوا گفتم حسین
😭😭😭😭 امروز ب واسطه اربابمون بریم درخونه خدا
@rasmekhademii