بسم الله الرحمن الرحیم
🔰هر چند عالمانه بود یادداشتی در مبادی تصوری از عدالت و عدالتخواهی بپردازم لکن عاقلانه این است که با توجه به فضای کنونی به کنکاشی در مسئله بپردازیم:
💠عدالت آرزوی دیرپای بشریت است.
هر چند و الحق اوسعها فی التواصف و اضیقها فی التناصف است و در باب عدالت سخن گفتن و نوشتن بسیار سهل الوصول تر از تحقق عدالت است اما باز ضروریست در باب عدالت به کنکاش و تامل بپردازیم تا صحنه پیچیده عدالتخواهی برایمان واضح تر شود.
💠سلطنت عقل صاعد بر ارض وجودی انسان به همراهی جنود عقل عدل را برای ما به ارمغان می آورد چرا که به بیان امیر عدالت حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام عدل چیزی جز وضع کل شی ء فی موضعه و اعطاء کل ذی حقّ حقّه نیست و این عقل به همراهی جنود عقل است که چنین رهاوردی را برای بشریت می تواند به ارمغان بیاورد.
💠شرافت عدل تا آنجاست که حضرت می فرمایند:
«وَالْعَدْلُ اَساسٌ بِهِ قِوامُ الْعالَمِ؛ عدل پایه و ستونی است که هستی بدان پابرجا و استوار است.»
تا آنجا که عدل در بیان حضرت سبب عمران و آبادانی شهرها دانسته شده است:
«ماعُمِّرَتِ الْبُلْدانُ بِمِثْلِ الْعَدْلِ؛(2) هیچ چیز مانند عدل باعث آبادانی شهرها نیست.»
💠اما اگر عقل نازل(یعنی وهم) سلطنت بر ارض وجودی انسان و تمام سرمایه های چه در ساحت فردی و چه در ساحت اجتماعی در دست بگیرد چیزی جز ظلم و خرابی و ... رهاورد دیگری برای بشریت به ارمغان نخواهد آورد.
💠سخن انقلاب اسلامی به عنوان کاروانی از بشریت که سوی عبودیت همه جانبه و حداکثری حضرت حق سبحانه انتخاب کرده و داعی بشریت به این سو و مسیر و راه هست این است که:
💢ای آدمیان نظام سلطه چیزی جز تجسد و تمثل جنود جهل نیست!
مصداق اعظم و اتم ظلم در عالم بشریت نظام سلطه و در راس آن آمریکا و اسرائیل هستند.
💢ای بنی آدم!
بدانید و آگاه باشید که دستگاه استکبار ولیده ابلیس ملعون است!
و به یادآورید که خدای سبحان فرمود:
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿یس/۶۰﴾
اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وى دشمن آشكار شماست.
💠امت ایران به همراهی و همدلی تمامی مستضعفان جهان با این دیدگاه و بینش عزم چالش تاریخی و تمدنی با نظام سلطه غربی را کرده و رژیم دست نشانده و مستعمره پهلوی را سرنگون کردند.
هدف این امت چیزی جز حاکمیت الله نبود و به همین دلیل در پی آن بودند که جنود عقل را بر ارض وجودی فردی و اجتماعی حاکم کنند.
چون می دانستند هر گاه وهم(عقل نازل) عهده دار سرنوشت بشری شود چیزی جز ظلم و ستم و خرابی و ذلت و شقاوت به بار نمی آورد.
💠فلذا از سویی بایستی دانست در زمانه کنونی تمامی مسائل ما جهانی است فلذا سرمنشأ تمامی ظلم و ستمها نیز از سوی نظام سلطه است و به همین دلیل است که ما به دنبال چالش همه جانبه با نظام سلطه خاصه آمریکا هستیم. چرا که میخواهیم ربوبیت و حاکمیت بر سرنوشت بشریت را به ید تدبیر حق سبحانه بدهیم و به همین دلیل نظام سلطه تمام هویت خود را در معرض چالش می بیند.
💠اما بعد از گذشت 40 سال از حادثه بهمن 57 اکنون چالشی برپا شده است که گروهی مدعی فقر نظری و خلا تئوریک در باب عدالتخواهی و تحقق عدالت هستند از سوی دیگر عده ای نیز برآنند که ما بر انباشتی از گزاره های نظری یقینی ایستاده ایم تنها چیزی که امروز نداریم کنشگری شجاعانه در برابر مصادیق بیّن الغی می باشد.
◀️به عبارت دیگر دسته اول معتقدند نیاز زمانه ملاصدرا یی است که تمام مشارب عدالتخواه را به یک وحدت جمعی نظری رسانده تا بتوان کنشگری عدالتخواهانه متکامل رقم زد.
◀️اما دسته دوم معتقدند که نه!!! ضحاک ظلم و فساد آنچنان به دست و پای انقلاب اسلامی پیچیده است که ضروریست کاوه آهنگر با قیام خود انقلاب اسلامی را از ورطه هلاکت نجات دهد.
اما گمانه هایی درباره نظرات این دو دسته:
1⃣ منظور از فقر نظری این نیست که صرفا بیاییم کنفرانس و سمینار برگزار کنیم و دور هم خوش باشیم بلکه بدان معناست که عدالتخواهی برای آنکه به جنبشی فراگیر و کنشگری ای همه جانبه شود نیازمند تفکر اجتماعی و عقلانیتی مترقی مشترکی است که هر کسی که دلداه انقلاب اسلامی و مکتب امام ره است خود را بدین تفکر اجتماعی در باب عدالت مجهز ببیند.
2⃣ نشانه فقر نظری آنست که هنوز که هنوز است بعد از دو دهه پرسش از رهبری در باب پرداخت به مصداق آری یا نه؟ ما هنوز شاهد یک جمع بندی متقن و منسجم در این باب نیستیم. چرا که عده ای پرداختن به مصداق بیّن الغی را راهی برای تحقق عدالت دانسته و از سوی دیگر عداه ای مصداق بسندگی و نفی وضع موجود و اکتفا به خشم از وضع موجود را نوعی به مذبح بردن عدالتخواهی قلم داد می کنند چرا که معتقدند عدالخواهی واقعی به دنبال تحقق عدالت است به دنبال تغییر به نفع عدالت است و نه صرفا نمایش و راحتی از عذاب وجدان.
.