🔰 خانه داری در افق علامگی امروز خانه داری شغل محسوب نمی شود. بلکه زن خانه دار در پیش خویش محقر است. احساس هویت نمی کند. بلکه در جامعه این ناهنجاری شدیدتر بوده و خانه داری مساوق امّلی و بی سوادی و عقب ماندگی است. در حالیکه زن قیّم و ربّ مدبّر خانه و خانواده است و اگر ربّ از مدار ربوبیت خویش خارج گشت چه بر سر مربوبین خواهد آمد؟! دیدگاه ما نسبت به خانه و خانواده به عنوان پایگاه عزم و اراده و آن نقطه کانونی ویرایشگر حیات و سبک زندگی مان نیازمند تحول می باشد. کما اینکه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بارها این مقوله را تذکر داده اند: «زن بودن، برای زن یک نقطه‌ی امتیاز است، یک نقطه‌ی افتخار است. این افتخاری نیست برای زن که او را از محیط زنانه، از خصوصیات زنانه، از اخلاق زنانه دور کنیم. خانه‌داری را، فرزندداری را، شوهرداری را ننگ او به حساب بیاوریم. فرهنگ غربی خانواده را متلاشی کرد.» ۱۳۹۱/۰۴/۲۱ «بنده عقیده ندارم به این که زنها نباید در مشاغل اجتماعی و سیاسی کار کنند؛ نه، اشکالی ندارد؛ اما اگر چنانچه این به معنای این باشد که ما به خانه‌داری به چشم حقارت نگاه کنیم، این میشود گناه. خانه‌داری یک شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آینده‌ساز.» ۱۳۹۲/۰۲/۱۱ اگر زنی بخواهد خانه و خانواده خویش را عالمانه اداره کند نیاز به چه تخصص هایی دارد؟ زن به عنوان پرورش دهنده جهان فکری فرهنگی و عقیدتی فرزندان نیاز به تخصص هایی دارد. به طور مثال آشنایی با زبان و ادبیات فارسی (مجموعه آثار اصیل مشتمل بر هویت و حکمت فارسی) الهیات و معارف اسلامی علوم قرآن و حدیث تاریخ ایران تاریخ اسلام مربیگری عقیدتی علوم تربیتی مدیریت فرهنگی هنری مدیریت کسب و کارهای کوچک مشاوره مطالعات خانواده اقتصاد خرد کاردانی علوم ورزشی کاردانی آموزش ابتدایی کاردانی بهداشت عمومی کاردانی بهداشت محیط بهداشت مواد غذایی کاردانی امور زراعی و باغبانی کتابداری علوم تغذیه روانشناسی آمار صنایع دستی نقاشی و گرافیک کاردانی طراحی پوشاک نمایش عروسکی هنر دکوراسیون هنر آشپزی هنر خیاطی هنر آرایشگری هنر پرستاری و درمان و... در یک فحص اولیه می بینیم خانه داری اگر بخواهد عالمانه و هنرمندانه تحقق پذیرد بیش از 20 رشته کارشناسی و کاردانی و نیز چندین فن و مهارت لازم دارد. اما متاسفانه مواجهه نابخردانه و ناآگاهانه ما با مقوله مادری و خانه داری خلاف سنت حکمی ما که تدبیر منزل یکی از شاخه های اصلی و رکین حکمت عملی محسوب می گردد ما را بدین وضع کشانده که آن شغلی که در افق علامگی است اکنون مساوق بی سوادی و بی عرضگی و امّلی مطرح می گردد. ما متاسفانه مقهور پارادایم غربی در تعریف زن و مختصات نقش آفرینی زن شده ایم. ما متاسفانه مقهور پارادایم غربی در تعریف کار و شغل گشته ایم. غرب حقیقتا به طغیان علیه مفهوم و برخاسته است. غرب حقیقتا علیه جهان معنایی و فرهنگی مادری عصیان کرده است. و این عصیان و طغیان را در جهت کالا انگاری زن و استثمار و بهره کشی وی سودهی نموده است. حال بیایید تخیل کنیم چنانچه سود و منفعت غرب در برجسته ساخته موضوع خانه داری بود آنگاه چه میکرد؟! سطوح مختلف رشته تحصیلی آن را (از کارشناسی تا پست دکترا) تأسیس می نمود. عقبه تئوریک فاخری برای آن پدید می آورد. انواع جایزه ها و فستیوال ها و برنامه ها برای اعتبار بخشی آن خلق می نمود. امپراتوری رسانه ای خود را در جهت اعتبار و رسمیت بخشیدن بدان بسیج می نمود. برترین سطح در آمدی و اعتبار اجتماعی را بدان اختصاص می داد و ... . حال ببینید ما در چهل سال گذشته چه کرده ایم؟!! قطعا این مسئله یکی از خطاهای راهبردی ماست و همانطور که رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم فرمودند: انقلاب اسلامی همچون پدیده‌ای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آماده‌ی تصحیح خطاهای خویش است ما نیز اگر مدعی انقلابیگری هستیم می بایست به قدر وسعمان این خطای راهبردی را تصحیح کنیم. چرا که در یک جامعه ایمانی خانواده هسته و سلول حیات بخش جامعه است و چه کسی بیش از همه مظهر حیّ قیّوم عنصر خانواده است؟! بلاشک زن و مادر در خانواده این نقش حساس، جامعه پرداز و تمدن ساز را بر عهده دارد. مادرانگی را ارج بنهیم. خانه داری را قدر بدانیم و ارزش و منزلت درخور اجتماعی برای آن قائل شویم. خانه و خانواده را کما هو حقه بدان التفات و توجه داشته و وزن راهبردی و استراتژیکی که دارد را بدان اختصاص دهیم. پ.ن: *مقاله فاخر و زیبای مادرانگی؛ گوهر مفقود عصر نوشته جناب دکتر سید مهدی ناظمی را بخوانید. .