توهین‌های اُشو به پیامبر بزرگ اسلام اشو بــا وقاحت تمام، بعثت پیامبر اسلام را اینگونه توصیف میکند: (سال ۶۱۰ ميلادى محمد(صلى‌الله‌علیه‌وآله)، در غارى در کوهستان حرا بود. همینکه نخســتین تجربۀ معنوی‌اش را درک کرد، از اینکه مبادا دیوانه یا شــاعر شده باشد، ترسید؛ پس با اضطراب به نزد همسرش رفت و با ترس گفت: اندوهى دارم. من شاعرم یا جنزده؟ او حتى براى از بین بردن خود به فکر پرت کردن خود از صخره‌های بلند هم افتاده بود. این حالت براى او مثل یک ضربۀ روحى قوى، مثل نیروى بزرگى از عشق بود. او به مدت ۳ روز مدام در حال لرزیدن بود. طورى که انگار به تب عمیق و خطرناکى مبتال شده بود. او ترسیده بود، فکر میکرد که شاعر یا دیوانه شــده است. در اثر این تجربه در محمد(صلى‌الله‌علیه‌وآله) چشمۀ صوفى‏گرى جوشیدن میگیرد. همیشه هردو حالت شاعرى و دیوانگى با هم همراه بوده است. او هردو بود. او هم شاعر و هم دیوانه بود. او دیوانه و عارف شده بود.) و این در حالی است که پیامبر اکرم (صلى‌الله‌علیه‌وآله) هیچگاه صوفیگری به معنای مورد نظر اُشو را ترویج نکرد و امامان معصوم (علیهم‌السلام) (جانشینان او) نیز آن را نفی کردند. پیامبر اسلام (صلى‌الله‌علیه‌وآله) هیچگاه از دایره عقلانیت خارج نشد، بلکه ملحدانی همچون اُشو در آن زمان نسبت جنون را به ایشان داده و خداوند آن را نفی می‌کند. @antihalghe